13 سالم بود که پدر مادرم موقعی که مدرسه بودم تو زلزله از دست دادم... تک فرزند بودم و بی کسی رو با تک تک سلول های بدنم حس کردم💔تنها کسی که واسه من مونده پدر بزرگم بود یک هفته از مرگ پدر مادرم می‌گذشت که عموم اومد سراغم و گفت باید بری پیش پدر بزرگ موضوع مهمی هست که باید بهت بگه .رفتم خونه پدربزرگم که کاغذی به دستم داد وگفت بخون... با خوندن اون بیشتر از قبل شکستم و ناباور به قطره قطره اشکم روی کاغذ زل زدم...💔😭 این امکان نداشت پدرم همچین موضوع مهمی رو از من پنهان کرده...😭❤️‍🔥❤️‍🩹 https://eitaa.com/joinchat/3830645553C061c6d6782 سرگذشت زندگی دردناک منه بیچاره رو بخونید💔❤️‍🩹