یروز که خونه ی زن عموی شوهرم بودم زن عموش با نیش و کنایه گفت: رویا تو خبر داری فرهاد(همسرمو میگفت) با این زنه که قبلا عروس ممد مکانیک بود و طلاق گرفت چه سرو سری داره؟ همسایه مون میگفت چندبار فرهادو دم خونه ی اون زنه دیده نکنه عقدش کرده؟ قلبم تیر کشید یلحظه خودم حس کردم از کار افتاد، نفسم به شماره افتاده بود داشتم میفتادم، صدای جیغ زن عمو که دختراشو صدا کرد و طرفم دوید رو شنیدم و دیگه هیچی نفهمیدم. وقتی به هوش اومدم فرهاد اومد تو اتاق و گفت........😒😱 سرگذشت یکی از اعضای کانال👇 https://eitaa.com/joinchat/2503671939Cb31ebec1d8