💢 محتوا _ شعر قدمی بیش نمانده است به صبح موعود قدس را می‌نگرم با نظری خشم‌آلود چند روزی چو فتاده است به چنگال یهود/ راه قدس از وسط کرب‌و‌بلایش باشد قدمی بیش نمانده است به صبح موعود/ رهبرم اذن دهد آتش و دریا با ماست راه بگریختنش را بنماییم مسدود/ خونشان است حلال زان که به ایّام حیات ظلم کردند و جنایت به جهان نامحدود/ خون آن کودک و زن‌های مسلمان آخر بِکُند خانه خرابش که شود ناموجود/ چاره‌ی کار کمی، موشک سجیل و شهاب گنبد آهنی‌اش فجر فلسطین بگشود/ محو خواهند شد از پهنه‌ی گیتی به یقین به همان نحو که سرباز خمینی فرمود/ بارالاها ! به حسین‌ابن‌علی شاه شهید آنکه در سجده بفرمود الهی معبود/ یا به زینب که از آن تپه تماشا می‌کرد گفت یا رب شدی از کار حسینم خوشنود/ بارالها به همان پهلوی بشکسته قسم به همان زخم سری را که ندارد بهبود/ بَرکَن از ریشه و بُن هرزه علف‌های یهود که سزاوار عذابند، چنان قوم ثمود/ برسان منتقم فاطمه را یا الله تا که اصلاح نماید همه ارکان وجود/ بده بر رهبر فرزانه‌ی ما عمر دراز که رهِ نصر بر این مردم آزاده گشود./ شعر از شاعر آملی حجّةالإسلام احمد چلتاش 🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸 eitaa.com/tabliqateeslamiamol