‍ انتظارت می کشیدم زیرِ بارانی که نیست بس که ماندم چشمِ راهت زیرِ ایوانی که نیست می رسد پیغامِ دیدارت به چشمانِ ترم ذوق کردم با دلی از عشق و پیمانی که نیست بی قراری میکنم از سوزِ هجرانت ولی می شود گاهی دلم غمناکِ درمانی که نیست حیف شد من سال ها تفسیر می کردم ترا آیه های عشق را در جلدِ قرآنی که نیست