.
🎻 نوازش دست یک استاد 🌺🌺
✅ مسئول حراج تار فرسوده ای را با بی میلی بر سر دست گرفت و گفت چند ؟! چه کسی برای این تار قیمتی پیشنهاد می کند ؟
از میان جمعیت یک نفر با تمسخر گفت: یک دلار! دومی :گفت دو دلار برای سوزاندن در بخاری دیواری.
نفر سوم گفت: من سه دلار میخرم تا پسرم با ان بازی کند.
مردم بی دلیل می خندیدند !!🪕
ناگهان پیر مردی موقر با قدم هایی ارام و محکم از میان جمعیت بیرون امد و تار کهنه را برداشت و به ان نگاه کرد و با دستمالی خاک آن را زدود, سیم های ان را محکم کرد و انگشتان سحر امیز خود را بر روی سیم ها به حرکت در اورد, اهنگی روح نواز در گوش ها پیچید, گویی فرشتگان سیم های نامریی سازی گوش نواز را به صدا در اورده بودند, هیچ صدایی به گوش نمی رسید. همه چشم و گوش شده بودند و به ان نوای جان بخش دل سپرده بودند. اهنگ به پایان رسید پیرمرد تار را روی میز گذاشت و ارام از سالن خارج شد . مسئول حراج بهت زده تار را برداشت, صدایی از گوشه ای گفت: هزار دلار و همان طور به قیمت تار افزوده گردید سرانجام ده هزار دلار فروخته شد . چند نفری با حیرت از یکدیگر پرسیدند: راستی چه چیزی بر ارزش ان تار شکسته افزود ؟یکی از ان میان زیر لب گفت :
نوازش دست یک استاد!!!
‼️‼️
#توجه/
#توجه‼️‼️🎻
همکار عزیز❗️ داستان ذکر شده , حقیقتی بزرگ را در خود نهفته دارد, هستند دانش آموزانی که در فراز و نشیب زندگی (باتوجه به ظاهر ژولیده ,عملکرد ضعیف, رفتار و گفتار نا پسند ) مانند تار های فرسوده و بی ارزشی تصور می شوند که باید انان را بازیچه ساخت, به حاشیه راند یا دور انداخت, معجزه انگاه اتفاق می افتد که دستهای معجزه گر و پیامبر گونه معلمی چون شما, با دست مهر, غبار را از روح انان بر گیرد تا نغمه زیبایشان را به گوش جان برساند تا همگان به چشم یک انسان, انسانی متعالی به انان بنگرند.
✅جهت سفارش
#تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar