همه داستانم عزیز هستن.
من این داستان را خلاصه کردم.
سفر های ما دلپذیر و شیرین است.
من حتما جدول ضرب را حفظ میکنم.
مثلا یک ضرب در یک میشود یک
ما کتاب شاهنامه را میخوانیم
آن ها میخوایند ماشین بخرند
من دارم به جشن تکلیف نزدیک تر میشوم.
ذوب یعنی یک ماده از حالت جامد به مایع.
من خودم تکالیفم را انجام میدهم.
من همیشه ساعت نه می خوابم
من هرگز دیر نمی خوابم.