صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا و ارشدنا و لا تهلکنا 🔴چکیده مباحث جلسه ششم شناختن امام زمان صلوات الله علیه واجب است، ایمان بدون شناخت امام زمان تحقق نمی پذیرد، هم دلیل عقلی و هم دلیل نقلی دال بر این مطلب وجود دارد. 🔴 علت ضرورت وجود امام و وجوب شناخت او توسط مردم همان علت ضرورت وجود پیامبر و وجوب شناخت او توسط مردم است [ابتدا باید وجود خدای متعال ثابت شود تا به ضرورت ارسال [وجود] پیامبر بپردازیم و بعد به ضرورت شناخت ایشان علت های ضرورت شناخت پیامبر با ادله عقلی: ضرورت وجود پیامبر با قاعده لطف و حکمت اثبات می شود، اینکه لطف خدایی که انسان ها را خلق کرده اقتضا می کند که باید پیامبر معصومی از طرف خدا باشد تا مردمی که دارای عقل محدود و علم اندک و دارای هواهای نفسانی هستند را هدایت کند و آن ها را به کمالی برساند که هدف خلقت خدای حکیم است و او احکام و معارف الهی را برای آن ها بیان کرده و اجتماع و دنیا را اصلاح کند و اختلافات مردم را از بین ببرد و خداوند متعال بندگان را بدون پیامبر به حال خودشان رها نمی کند. با توجه به اثبات ضرورت وجود پیامبر با ادله مذکوره به وجوب معرفت به پیامبر و طبیعتا به ضرورت وجود و وجوب شناخت امام پی خواهیم برد] : علت بعثت پیامبر با این مسئله فرق می کند زیرا مردم در امور و شئون مختلف زندگی به پیامبر نیازمند هستند تا قانون را تشریع کند و طبق آن عمل کنند و با بعثت پیامبر و تبیین او و رجوع مردم و عمل به اوامر پیامبر نیازشان برطرف میشود و وجود علما و کتب برای بیان و آموزش کافی است : 1⃣اولا: پیامبر صلی الله علیه و آله قواعد را به طور کلی بیان فرموده و دستورات دین را به مقدار مورد نیاز عموم در آن زمان تشریح کرده، بنابراین احتیاج مردم با آن مقدار از بیان برطرف نشده بلکه پاره ای از مسائل حتی بر علمای بزرگ پوشیده می ماند چه برسد به دیگران پس افراد بشر از وجود امام معصوم ناگزیر هستند البته پیامبر تمام احکام و علوم را به وصی خود سپرده همچنین تردیدی نیست که بیانگر احکام دین اگر معصوم نباشد مردم به گفته های او اطمینان نمی کنند و هدف از برگزیدن او تحقق پیدا نمی کند 2⃣ثانیا: انسان ها همواره به خاطر وضع طبیعی و هوای نفس در نزاع هستند که این مسئله وجدانی است و با چشم می بینیم لذا مقتضای لطف خداوند این است که برای رفع نزاع، شخصی را تعیین کند که حقایق را بداند تا در هر زمانی محل رجوع برای حل اختلاف و احقاق حقوق باشد که این شخص برگزیده همان امام است که مردم وظیفه دارند از او پیروی کنند و در اختلافات به او مراجعه کنند : ائمه سلام الله علیهم اجمعین در زمان حضور طبق ظواهر حکم می کردند همان کاری که علما در زمان غیبت می کنند پس چگونه ادعا می شود که مقتضای لطف الهی تعیین و نصب امام است تا بر مبنای حق و واقعیت ها حکم کند؟ : این مسئله به خاطر مانعی بود که از طرف مردم وجود داشت چنانکه مانع ظهور امام نیز از طرف مردم است پس در این صورت هیچ گونه اعتراضی بر آن ها وارد نیست و به هیچ وجه نباید خیال کرد که این امر با لطف الهی متناقض است، دلیل بر این مدعا روایاتی است که از خود حضرات وارد شده و تصریح می کند که چنانچه ریاست و خلافت به طور کامل به آن ها واگذار می شد و در تصرفات دستشان باز بود به حکم آل داوود حکم می کردند و احکام واقعی را برای مردم آشکار می ساختند. از جمله روایت ابوعبیده در کافی و سایر روایات در بخش چهارم کتاب، ذیل حرف ح مطالبی بیان خواهد شد 3⃣ثالثا: اگر فرض کنیم تمام علما به تمام احکام عمل کنند باز هم وجود ایشان ما را از وجود امام بی نیاز نمی کند زیرا علما از سهو و اشتباه معصوم نیستند پس در هر زمان به شخص معصوم احتیاج است تا مرجع و پناه مردم باشد و این شخص جز امام نخواهد بود : نبودن امام با بودنش در حالی که غایب باشد چه فرقی می کند؟ : : مانع ظهور امام خود مردم هستند و این مطلب منافاتی با لطف خداوند ندارد بلکه بر مردم واجب است تا موانع ظهور را برطرف کنند تا از نور مقدسش بهره مند شوند : غیبت حضرت در همه زمان ها و برای همه مومنین نیست بلکه بسیاری از بزرگان مومنین خدمت حضرت مشرف شده اند و نقلش متواتر است : منافع وجود حضرت منحصر در بیان علوم نیست بلکه همه آن چه از مبدا و سرچشمه فیض الهی به مخلوقات می رسد از برکات وجود او می باشد که در بخش سوم کتاب این موضوع بیان می شود.