و نمیخواستم‌ کسی بهش‌ دست‌ بزنه ؛ اون‌ دو تا میمیرن و این‌ آقامیشه قاتلشون خلاصه ؛ میگه اون‌ دختر‌ و سوار ماشین‌ کردم رسوندمش‌ خونه‌شون ایشون‌ تا قصه رو میشنوه شونه هاش‌ میلرزه