[ تائب ]
-
؛ سلاٰم به خاٰنه‌ی حسین «ع» ، به پنجره‌ی مشرف به اتاقِ لیلیٰ، به گلدانِ طاقچه و آینه‌ای که تصویرِ زنی از قبیله‌ی بنی ثقیف را نشان میداد که سر بر شانه‌ی شویِ خود گذاشته بود و میگفت:«حسینِ من؟ میبینی؟ طفلمان مجموعِ حَسنات است! تو را در تبسمش، جدتان رسول خدا را در چشمهایش، علیِ اوسط را در روشناییِ صورتش، عباس را در کمانِ ابروانش میبینم!»