ساعت انشاء بود و چنین گفت معلم با ما: بچه ها گوش کنید نظر من این است شهدا خورشیدند مرتضی گفت:شهید چون شقایق سرخ است دانش آموزی گفت : چون چراغی است که در خانه ی ما می سوزد و کسی دیگر گفت: آن درختی است که در باغچه ها می روید دیگری گفت: شهید داستانی است پر از حادثه و زیبایی مصطفی گفت : شهید مثل یک نمره ی بیست داخل دفتر قلب من و تو می ماند 🍃🌸🍃