🔆وزیر خیانتکار 🦋در عهد پادشاهى گشتاسب ، او را وزيرى بود به نام (راست روشن ) كه به سبب اين نام مورد نظر گشتاسب بوده و بيشتر از وزاى ديگر مورد مرحمت قرار مى گرفت . 🦋اين وزير، گشتاسب را بر مصادره رعيت تحرض مى كرد، و ظلم را در نظر او جلوه مى داد و مى گفت : انتظام امور مملكت به خزانه است و بايد ملت فقير باشند تا تابع گردند. 🦋خود هم مال زياد جمع كرد و با گشتاسب از در دشمنى در آمد. گشتاسب به خزانه رفت و مالى نديد تا حقوق كارمندان را بدهد و شهرها را خراب و مردم را پريشان ديد و متحير شد. دلتنگ و تنها، سوار شد و به صحرا بيرون رفت و سير مى كرد. در اثناى سير در بيابان نظرش به گوسفندانى افتاد به آنجا رفت و ديد، گوسفندان خواب و سگى بردار است ، تعجب كرد!! 🦋چوپان را خواست و علت بردار شدن سگ را پرسيد، گفت : اين سگ امين بود، مدتى او را پروردم و در محافظت گوسفندان به او اعتماد كردم . بعد از مدتى او با مده گرگى دوستى گرفت و با او جمع شد. چون شب مى شد ماده گرگ گوسفندى را مى گرفت و نصف خودش مى خورد و نصف ديگر را سگ مى خورد. 🦋روزى در گوسفندان كمبود و تلف مشاهده شد و پس از جستجو، به اين خيانت سگ پى بردم . لذا سگ را بردار كردم تا معلوم شود جزاى خيانت و عاقبت بدكردار شكنجه و عذاب است !! 🦋گشتاسب چون اين جريان را شنيد به خود باز آمد و گفت : رعيت همانند گوسفندان و من مانند چوپان ، بايد حال مردم را تفحص كنم تا علت نقصان پيدا شود. 🦋لذا به بارگاهش آمد و ليست زندانيان را طلب كرد و معلوم شد وزير (راست روشن ) آنها را حبس كرده است و همه مشكلات از اوست . پس او را بردار كرد و اعلام نمود و گفت : ما به نام او فريفته شديم . 🦋كم كم مملكت آباد و تدارك كار گذشته كرد و در كار اسيران اهتمام داشت و ديگر بر هيچ كس اعتماد نمى كرد. -----•••🕊•••----- ✌️ @tafakor_at 💬 -----•••🕊•••-----