تلنگر👌 ♦️در یکی از روستاهای چین پیرمردی فقیر زندگی میکرد.روزی اسب او گریخت و رفت . اهالی به دیدارش آمدند و اظهار همدردی کردند .پیرمرد گفت ؛کسی چه میداند شاید خیر است شاید شر. چند روز بعد اسب او همراه عده ای اسب وحشی به خانه برگشت . دوباره اهالی آمدند و اظهار شادی کردند . باز پیرمرد گفت ؛کسی چه میداند شاید خیر باشد شاید شر. پسر پیرمرد هنگام تعلیم اسب ها زمین خورد و پایش شکست باز اهالی آمدند و اظهار همدردی کردند . پیرمرد باز گفت ؛کسی چه میداند شاید خیر باشد شاید شر. از قضا از طرف فرمانروا برای سرباز گیری آمدند و پسر پیرمرد که پایش شکسته بود را نبردند .اما اسب ها را در عوض کمک پیرمرد به ارتش با خود بردند . اهالی دیگر هیچ نگفتند . 🔸کسی چه میداند شاید (خیر ) باشد شاید (شر) http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆