توبه روزی حکیمی با اصحابش در کشتی نشسته بودند. کشتی دیگر می‌ آمد و گروهی از اهل طرب در آنجا عیش‌ و‌ نوش می‌ کردند. شاگردان ذوالنون گفتند ای شیخ، دعا کن تا کشتی آنها غرق شود تا شومی آنها رفع شود. حکیم برپای خاست و دست‌ ها را بلند کرد و گفت بار خدایا، چنان که این گروه را در این جهان، عیش خوش داده‌ ای، اندر آن جهان نیز عیش خوش بده. مریدان متعجب شدند. چون کشتی پیش‌ تر آمد و اهل طرب چشم شان بر ذوالنون افتاد، به گریه افتادند و بساط عیش‌ و‌ نوش را جمع کردند و به خدای بازگشتند. حکیم، شاگردان را گفت عیش خوش آن جهان، یعنی توبه در این جهان! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان