جنگجویی که جهان را فتح کرد در حجله ی عروسی جان داد. آتیلای هون. حتی امروزه این نام تصاویر غارت و نابودی را در ذهن زنده می کند. او که بیست سال شاه قوم هون بود بر ارتشی نیم میلیون نفری حکم می راند و وحشت را بر سراسر اروپا حاکم کرد و نزدیک بود روم را هم فتح کند. اما آتیلای مخوف پیش از آن که تمام جهان متمدن را فتح کند مرد، ولی نه در میدان جنگ بلکه در حجله عروسی. سال ۴۵۳ آتیلا با زن جوانی به نام ایلدیکو ازدواج کرد که به زیبایی شهره بود. جشن عروسی اش سراسر عیاشی و مستی بود. پس از مراسم جشن و سرور با عروسش به اتاق خواب رفتند. آنجا آتیلا از شدت مستی بی هوش شد. صبح روز بعد آتیلا به موقع از خواب بلند نشد. خدمتکارانش نگران شدند. در را کوبیدند و داد زدند ولی آتیلا بیدار نشد. در را شکستند و تو رفتند. آن جا جسد فرمانده شان را دیدند که کنار عروس گریانش روی تخت افتاده بود. آیا نو عروسش او را به قتل رسانده بود؟ ابدا. انگار آن فاتح عظیم با همه قدرت و جبروتش نقطه ضعفی عمده داشت؛ دائم خون دماغ می شد. در حالت مستی خون دماغ شد و چون بی هوش بود با خون خودش خفه شد و مرد. بنا بر این مرگ یکی از خوفناک ترین جنگجویان تاریخ نه با زخمی خونین که با دماغی خونین رقم خورد. لعنت خداوند نامی بود که رومی ها بر آتیلا نهادند در تشییع جنازه ی آتیلا نعشش را در یک چادر ابریشمی قرار دادند و اسب سواران اطراف چادر طواف کردند. بسیاری از پیروانش به صورت خود خنجر کشیدند تا روز مرگش خونریزی کرده باشند. کسانی که دفنش کردند کشته شدند تا مکان قبرش همیشه ناشناس بماند. آتیلا اندکی پیش از مرگش با ارتشی عظیم به سمت روم روانه بود. پاپ لیوی اول از شهر بیرون آمد تا با آتیلا ملاقات کند و او را متقاعد کرد تا از فتح روم صرف نظر کند. مردم فکر کردند پاپ معجزه کرده ولی واقعیت امر این بود که آتیلا دچار کمبود منابع و تجهیزات شده بود. دو سال بعد از مرگ آتیلا یک قوم بربر دیگر شهر را غارت کرد. حمله ی آنها به قدری ترسناک بود که نامشان وارد لغات زبان انگلیسی شد. آنها قوم وندال بودند و در انگلیسی Vandal یعنی خرابکار. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان