#داستان #شیخ_حسین_کبیر_تهرانی احیاء شده از برکت بزرگان  🔸️روزها در محله صابون پسخانه، اطراف خیابان مولوی در تهران، با یکی از دوستانش می‌نشست و دستفروشی می‌کرد تا پول #قمار شب را فراهم کند. 🔸️یکی از روزها، جمعی از مردم سیاهپوش را دید که با ذکر «لا اله الا الله» جنازه‌ای را تشییع می‌کنند. یادش آمد که هر کس در تشییع جنازه‌ای شرکت کند حتی به اندازه چند قدم، از اجر معنوی این کار برخوردار می‌شود. 🔺️پشت سر جمعیت به راه افتاد. کمی جلوتر، مردم جنازه میت را بر زمین گذاشتند. #حسین_تهرانی سعید همراه مردم، کنار جنازه نشست و فاتحه‌ای خواند. به محض تمام شدن فاتحه، حالش دگرگون شد. 🔰اما هنوز نمی‌دانست چه خبر است. به سراغ دستفروشی‌اش رفت تا مطابق هر روز هزینه قمار را تأمین کند اما دیگر رغبتی نداشت، و زندگی‌اش کلا دگرگون شده بود. به طرف جمعیتی که جنازه را تشییع می‌کردند برگشت و شنید که آن پیکر در حال تشییع، جسم مبارک «آقا #شیخ_مرتضی_زاهد» است. 🔸️بعدها خودش درباره این ماجرا می‌گفت: 🔺️«من از برکات جنازه #شیخ_مرتضی_زاهد احیاء شدم.» @taghriraterozaneh