❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
💫🌟🌙
#داستــــــــــان شـــــــــب🌙🌟💫
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
🍃
نانوایی شلوغ بود و چوپان مدام
اینپا و آنپا میڪرد.
نانوا به او گفت:
چرا این قدر نگرانی؟
گفت:
گوسفندانم را رها كردهام و
آمدهام نان بخرم،
میترسم گرگها شكمشان را پاره كنند
نانوا گفت:
چرا گوسفندانت را به خدا نسپردهای؟
گفت:
سپردهام، اما او خدای گرگها هم هست.