📌چند نکتهی کلیدی در سخنان امروز رهبر ایران در نماز
#جمعه_نصر
پریسا نصرآبادی
🔻 آیتالله خامنهای عملیات وعدهی صادق-۲ را انتقام یا خونخواهی خطاب نکردند؛ بلکه آن را مجازاتی برای رژیم جنایتکار اسرائیل نامیدند.
این یعنی بحث خونخواهی شهدای طریق قدس، از سردار سلیمانی تا اسماعیل هنیه و سیّدحسن نصرالله، همچنان باز است. ایشان فرمودند:
«کاری که نیروهای مسلّح ما کردند، کمترین مجازات در برابر جنایتهای حیرتآور رژیم خون آشام و گرگ صفت صهیونی بود.»
🔻 تأکید بر راهبرد «وحدت ساحات» از سوی رهبر ایران به مثابه ردّیهای بر روایتهای مخرّبی که اخیراً شیوع پیدا کرده قابل تأویل است؛ روایات مضرّی که برای ایجاد شکاف و تفرقهافکنی درون جبههی مقاومت، تردیدزایی در اذهان کنشگران مقاومت در سطوح مختلف، و تضعیف روحیهی عموم مردم و ناامیدی نسبت به رهبران مقاومت، طراحی شده است. آن هم با تأکیدی که ایشان در هر دو خطبهی فارسی و عربی، بر ضرورت امیدواری داشتند.
این راهبرد در سخنان رهبر ایران، با تأکید بر «داشتن دشمن واحد» و «ضرورت همبستگی» بین ملّتها صورتبندی شده بود:
«دشمن ملت ایران همان دشمن ملت فلسطین است، همان دشمن ملت لبنان است. دشمن ملت عراق همان دشمن ملت مصر است، همان دشمن ملت سوریه است، دشمن ملت یمن است.
دشمن همهی ما یکی است. شیوههای دشمن در کشورها مختلف است... اما اتاق فرمان یک جاست. از یک جا دستور میگیرند...»
[ذکر نام مصر در این فراز جالب توجه است.]
«ملتها نباید بگذارند؛ هر ملتی اگر میخواهد مبتلای به محاصره فلجکننده دشمن نشود...وقتی دید دشمن سراغ ملت دیگر رفت، خود را با او شریک بداند با آن ملت مظلوم و زیر ستم. به او کمک کند، با او همکاری کند تا دشمن آنجا موفق نشود؛ چون اگر دشمن آنجا موفق بشود، میآید سراغ نقطه بعدی.
ما مسلمانها سالهای متمادی از این حقیقت غفلت کردیم و نتایجاش را هم دیدیم. امروز دیگر نباید غفلت کنیم و باید حواسمان جمع باشد. ما باید کمربند دفاع را، کمربند استقلالطلبی را، عزّت را، از افغانستان تا یمن، از ایران تا غزه و لبنان در همه کشورهای اسلامی محکم ببندیم.»
[ذکر نام افغانستان در این فراز قابل توجّه است.]
🔻 رهبر ایران در بخش دوم سخنان خود در خطبهای که به عربی ایراد کردند، بر یک نقطهی کلیدی انگشت گذاشتند که نه فقط در سطح منطقه که در ایران نیز بسیاری نسبت به آن دچار کژفهمی هستند؛ چرا که دستگاه ادراکی آنان از سوی دشمنان مهندسی و مختل شده است.
آن نکتهی کلیدی هم این است که تحقّق توسعه، پیشرفت، آبادانی و صلح نه فقط در منطقهی ما در غرب آسیا که در تمام سهقارّهی موسوم به «جنوب جهانی»، منوط به کوتاه کردن دست بیگانگان و از میان بردن اشکال نوین استعمار است. رژیم صهیونیستی نیز به مثابه یک سازهی استعماری که جوهرهای تروریستی دارد و در خدمت منافع بلوک ترانسآتلانتیک عمل میکند، در تمام هشت دههی گذشته، مهمترین مانع رشد و شکوفایی ملّتهای منطقه با تکیه بر اصول همزیستی، همکاری و همبستگی بوده است. بنابراین توسعه و پیشرفت، نه فقط با رفع تخاصم و سازش با رژیم اشغالگر اسرائیل محقّق نخواهد شد، بلکه برخلاف بسیاری تبلیغات کاذب در فضای فکری، فرهنگی و سیاسی ایران، این امر کاملاً نسبت عکس با بقای موجودیت این رژیم با چنین ماهیت ضدّبشری دارد.
«عامل عمدهی جنگ و ناامنی و عقبماندگی در این منطقه، «وجود رژیم صهیونیستی» و حضور دولتهایی است که ادّعا میکنند به دنبال فضای صلح و آرامش در منطقهاند. مشکل عمدهی منطقه، «دخالت بیگانگان» است. دولتهای این منطقه قادرند صلح و سلامت را در آن مستقر کنند. برای این هدف بزرگ و نجاتبخش، تلاش و مبارزهی «ملّتها» و «دولتها» لازم است. در این راه، خدا همراه رهروان است؛ و البته خدا بر پیروزى آنان سخت توانا است.»
🔻 یک نکتهی روشنگر و عمیق دیگر نیز در خطبهی عربی رهبر ایران بود و آن اشاره به نقش مهلک رژیم اسرائیل در منطقه و بلکه جهان، در تضعیف اصول و مبانی انسانیت، ارزشها و هنجارهای بشری بود. رژیم پادگانی اسرائیل، چیزی فراتر از ناوجنگی مستقر آمریکا در منطقه یا آخرین یادگار استعمار وطنخوار در جهان است. اگرچه تصویری که از «اسرائیل» دستکم در یک سال گذشته در اذهان مردمان آزاده و ستمدیدهی جهان حک شده، یک بربریّت بیافسار و بدون مرز است، اما آثار و تبعات موجودیت چنین پدیدهی موحش و هیولاوشی در جهان، در طی زمان بسیار پرمخاطره خواهد بود. چرا که هیچ ضمانتی وجود ندارد که این پدیدهی شوم، سراسر جهان و تمام ملّتها را به ورطهی انحطاط نکشد و از خوی انسانی تهی نسازد. این عبارت درخشان در سخنان امروز رهبر، عمق بینش و نگاه کلنگر ایشان را برجسته میکند:
«هر ضربه به رژیم صهیونی، خدمت به کلّ انسانیت است.»