به راهبرد رهبری برگردید - ۱
موضوع رهبری (leadership)، جایگاه ویژهای در مباحث سیاست جهانی پیدا کرده است. ضرورت رهبری برای تعیین راهبردها و انسجامبخشی توانمندیها، تبدیل به مطالبهای مهم در کشورها و سیاست بینالمللی شده است. خیلی از سیاستمداران امنیتی، درباره این خلأ بزرگ اظهار نگرانی میکنند. ما اما به برکت انقلاب اسلامی، از مزیّت رهبری بهرهمند هستیم؛ هر چند که معالاسف «حکمت متعالیه» ولایت فقیه، آن چنانکه باید فهمیده نشده و مورد اهتمام و التزام کافی قرار نگرفته است.
مواجهه جمهوری اسلامی با راهبرد جبهه صهیونیسم مسیحی در چند دهه اخیر، به یک نتیجه راهبردی انجامیده است: پیروزی و پیشروی جبهه مقاومت در عین دفاع مشروع، و هزیمت و عقبنشینی جبهه مقابل، با وجود تعدی و تهاجم. فرآیند دامنهدار برجام و پسابرجام را باید در همین متن (context) تحلیل و بررسی کرد که آیا آنچه دولت و وزارت خارجه، بهویژه در 16 ماه گذشته و هفتههای اخیر انجام دادهاند، منطبق با موقعیت جبهه خودی بوده یا نه؟ راهبرد حکیمانه امام خمینی و امام خامنهای، موجب زوال رهبری و راهبرد در جبهه قدرتمند غرب شد؛ امپراتوری بزرگی که توانسته بود رقیب قدرتمندی مثل شوروی را از پیش پا بردارد، اما در برابر محور مقاومت اسلامی، دچار سلسله شکستها شده؛ و بنابراین برای نفوذ و استحاله راهبرد اسلامی- انقلابی طراحی کرده است.
۱- از آمریکا تا انگلیس و اسرائیل و حتی فرانسه، شاهد گسیختگیهای سیاسی- اجتماعی گسترده هستیم. اما از انگلیس و فرانسه مهمتر، وضعیت آمریکا و اسرائیل بهعنوان پیشانی رهبری جبهه صهیونیسم مسیحی است که جنگ جهانی چهارم و سوم (مستقیم و نیابتی) را برای غرب آسیا طراحی کردند. شکست در این دو جنگ، به بحران دستاورد دامن زد و سپس باور زوال رهبری و راهبرد را در واشنگتن و تلآویو فراگیر کرد. آمریکا از اوج فروپاشاندن شوروی و بلوک شرق، ادعای کدخدایی جهان و تغییر نقشه خاورمیانه جدید، به حضیض شکست در سلسله جنگهای افغانستان و عراق و سوریه - و به یک معنا لبنان و غزه و یمن- افتاد و 7 هزار میلیارد دلار خسارت دید. کار چنان گره خورده که «ولفگانگ ایشینگر» رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ 25 بهمن 95 به روزنامه ایندپندنت گفت: «جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند. همهپرسی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و انتخاب ترامپ، اتحادیه اروپا، سازمان ملل و ناتو را در وضعیت متزلزلی قرار داده... دولت فعلی آمریکا ممکن است به منزله کاتالیزور [سرعتدهنده فعل و انفعالات] در این روند عمل کند».
۲- ایشینگر ادامه میدهد «در دوره جدید، بازیگران غیرغربی امور بینالمللی را شکل میدهند. برخی از اساسیترین ارکان غرب و نظم جهانی تضعیف شده. ناکامی در پاسخ به درگیری سوریه و اوکراین، ضعف ما را آشکار کرد و زمینه را برای پرکردن خلأ توسط کشورهایی مانند ایران و روسیه فراهم نمود». همان زمان، موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به روزنامه «دی ولت» گفت «قدرت رهبری آمریکا در حال زوال است. من هرگز آمریکا را تا این حد قطبیشده ندیده بودم. آمریکا در درون منسجم نیست. بزرگترین دموکراسی دنیا بیثبات شده است». چند روز بعد، آقای ظریف گفت «جهان وارد مرحله پساغربی شده است». اما مشی دولت و وزارت خارجه غالباً، خلاف این واقعیت بوده است.
۳- آريل شارون نخستوزیر اسرائیل، سال 2001 ادعا کرد كار فلسطينيها را 100 روزه تمام ميكند. صهیونیستها، قصاب صبرا و شتيلا را که 3500 فلسطيني را قتلعام كرده بود، بولدوزر میخواندند اما همین جنايتكار مجبور شد تابستان 2005 دستور عقبنشيني از غزه را صادر كند. شارون در سخنراني تلويزيوني گفت «عقبنشيني از غزه، اقدامي دردناك اما اجتنابناپذير براي تامين آينده اسرائيل است. ما نميتوانيم براي هميشه غزه را نگاه داريم». صهیونیستها پس از عقبنشینی از جنوب لبنان و نوار غزه، همه جنگها را با سرشکستگی پشتسر گذاشتهاند و این در حالی است که پنجمین ارتش قدرتمند دنیا معرفی میشدند.
🔻ادامه دارد🔻
#محمد_ایمانی