آغازی بر پایان سلطه رسانه ای جریان خاص
در روزهای اخیر وبعد از توهین عنصر رسانه ای وابسته به یک جریان سیاسی به علامه مصباح یزدی واکنش های مختلفی نسبت به این اتفاق نشان داده شده است اما سکوت برخی چهره های شاخص که از عوامل مطرح شدن این افراد هستند تا افرادی که وابستگی سیاسی این عنصر به آنها اظهرمن الشمس هست جای تامل دارد.
این حرکت اما فقط محدود به برخورد با این شخص نخواهد شد جریان رسانه ای که این فرد عضو کوچکی از آن است هم تاوان این رفتار را پس خواهد داد و این آتش باعث سوختن پرده ها و نمایان شدن نکات پنهانی خواهد شد. حالا جریان پشت سر این فرد در حال تغییر زمین بازی است تا اینطور القا کند که هتاکی این فرد انجام داده است در واکنش به حمله طرفداران فلاننامزد انتخابات است! حال که پر واضح است و قابل پیگیری که در انتخابات اخیر شروع نزاع از جانب این فرد بود به علت کنار ماندن نامزد موردعلاقه وحامی ایشان از عرصه انتخابات و در ادامه عقده گشایی ناگهانی وتهمت های بی اساس به یکی از نامزدهای انتخابات برای تلافی نکات منفی وتاریک در پرونده مراد خود و سرپوش گذادی وهمانندسازی.
چیزی که قابل رویت است ایننکته است کینه جریانحامی این فرد از علامه مصباح است که احساسات اینجوان فرزند شهید را بازیچه کینه ورزی خود کرده اند نه مربوط به اتفاق اخیر که مربوط به اتفاقات سال۸۴ است که حمایت علامه از احمدی نژاد را عامل شکست نامزد مورد علاقه خود می دانند و در دور دوم رقابت احمدی نژاد و هاشمی تمام ستادها را در اختیار هاشمی گذاشتند تا شروع این کینه ورزی از آنجا کلید بخورد و در انتخابات ۹۲ به اوج خود برسد.
اینجریان همیشه علامه مصباح یزدی را سد محکمی در برابر رویه های غلط کسب قدرت خود میدیدند و طرح ولایت ایشان را محل پرورش نیروهای دارای مبانی قوی می دانند که باعث میشود شیوه ها و روش های کسب قدرت آنها را نپذیرند و خلاف مبانی بودن آن روش ها را فریاد بزنند،از این رو این کینه نهادینه شده است روزی جریانات غربزده در این کشور مخالفان و هتاکان نسبت به ایشان بودند زیرا با بنیه علمی قوی و مستدل تمام شبهات و نظریات ضد دینی آنها را پاسخ می داد و بعد از ظفر در میدان نبرد با اندیشه های غربی نوبت برد با التقاط رسید افرادی که در ظاهر انقلابی بودند اما در عمل راه وروش آنها همان راه و روش غربگرایان در کسب قدرت و در استفاده از رسانه بود با این تفاوت که این جریان خودش را مترادف ارزش ها می دانست و برای هر عمل خود یک توجیه می تراشید و به وسیله ی همینعمله های رسانه ای در سطح جامعه انتشار می دانند و اجازه عمق یابی به جوانان ومردم را نمی دادند. از همین روی علامه مصباح و موسسه وایده های تربیتی سیاسی ایشان باعث ایجاد این کینه شدید شده است که میبینیم امروز به بهانه های واهی با استفاده از عمله های رسانه ای در حال توهین به این عزیز سفر کرده هستند، توهین های شبیه و گاهی شدیدتر از آنچه در دوران دوم خرداد به علامه نسبت داده می شد.
این داستان باید سرآغازی باشد برای پایان دادن به سلطه ی رسانه ای جریان سیاسی خاص.
چراغی را که ایزد بر فروزد
هرآنکسپف کند ریشش بسوزد.
ومن الله التوفیق
علی سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/1979842560C05da68a204