تعزیه اشرافی برای عدالت و جمهوریت - ۲
این، یک قاعده کلی و فراگیر است:اشراف، ولو سابقه انقلابی داشته باشند، گروه خونشان با ولایت و دیانت و جمهوریت و عدالت جور در نمیآید. باطنا پامالکننده حقوق جمهورند اما بنا را بر موجسواری روی نارضایتی مردم میگذارند و پشت مطالبات آنها پنهان میشوند.
امیر مومنان بارها به انقلابيون دنياطلب هشدار داد «نشانه تيرهاي بلايي هستيد که نزديک شده. پس پرهيز کنيد از مستي نعمت و رفاه» (خطبه 151) و «زمانی است که ضربت شمشير بر مومن آسانتر از به دست آوردن يکدرهم حلال است. مست مي شويد با غير شراب بلکه از فراواني نعمت و رفاه»(خطبه 187 نهجالبلاغه).
اما آنها آبستن فتنههایی مهیب بودند. میل بهاشرافیگری و امتیازطلبی، ظرفیت بالایی از خیانت را فراهم میکند. معاویه به زبیر نوشت «از معاویه پسر ابوسفیان به زبیر امیر مومنان! بیعت من با تو و پس از تو با طلحه است، تا علی خلافت را به دست نگرفته، دست بجنبانید».
جناب زبیر با همین ارتباطات مسموم و اطرافیان آلوده (مانند پسرش) خام شد و در فتنه بزرگ امویان سواری داد. معاویه کسی بود که زبیر در کنار پیامبر (ص) با او و خویشاوندانش جنگیده بود. اما اکنوناشرافیگری و جاهطلبی، این دو را به گونهای به هم میرساند که صحابی پیامبر(ص) آلتدست دشمن پیامبر شود و خودکشی کند.
زبیر و طلحه سالها قبل، هنگامی که دیدند برخی صحابی پیامبر(ص) به سیره حضرت پشت کرده و زندگیاشرافی پیشه کردهاند، نه تنها مانند ابوذر اعتراض نکردند، بلکه خود در زمره اشراف درآمدند. مورخ بزرگ مسعودي، سه قرن بعد در «مروجالذّهَب» و درباره کاخنشینی آن دو مينویسد «زبير خانهاي در بصره بنا کرد که اکنون در سال 332 هجري هنوز باقي است و معروف است خانههايي در مصر، کوفه و اسکندريه بنا کرد. ثروت زبير بعد از مرگ، 50 هزار دينار پول نقد و هزار اسب و هزارها چيز ديگر بود. خانهاي که طلحه در کوفه با گچ و آجر و ساج ساخت، هنوز باقي است و به دارالطلحتين معروف است. عايدات روزانه طلحه از املاکش در عراق هزار دينار بود. در سر طويله او هزار اسب بسته بود. پس از مردنش، يک سي و دوم ثروتش، 84 هزار دينار برآورد شد».
امیر مومنان (ع) چه قدر درست و دقیق راه را نشان داد که به مالکاشتر فرمود «عطوفت و محبت با مردم را شعار و پوشش قلب خود قرار ده و با آنان مانند جانور درنده نباش که خوردن مردم را غنیمت شمارد... دوست داشتنیترین کارها نزد تو باید میانهترین آنها در حق، فراگیرترین در عدل، و جامعترین نسبت به رضایت عامه باشد؛ چرا که نارضایتی عموم، رضایت خواص را از بین میبرد... و خواص از همه پرهزینهترند و انصاف را ناخوش دارند».
اما سیاستمداران اشرافی، همواره مسیری مقابل این مسئولیت را طی کردهاند. وقتی هم مردم را عصبانی کردند، به جای آنکه پاسخگو باشند، ولایت را مقابل عدالت و جمهوریت قرار دادهاند.
آنها حکومت امیر مؤمنان را زمینگیر کردند و اصلا مجالی برای حکومت امام حسن علیهالسلام و مبارزه با اردوگاه ظلم و طاغوت و استکبار نگذاشتند. خیانت و غبارافکنی خواص اشرافیتزده، بزرگترین مانع بر سر تحقق امامت و ولایت در طول 14 قرن گذشته بوده است.
🔻ادامه دارد🔻
@IMANI_mohammad