تاسوعایحسینی؛ مهمان ساقی تشنه لب کربلا
شبی که معصوم به غیر معصوم گفت جانم به فدایت/ چرا شهدا به جایگاه حضرتعباس(ع) غبطه میخورند
حضرت عباس(ع) به اندازهای محو یار شده بود که بر امواج دل انگیز آب روان، لبهای خشکیده محبوب خود را در نظر آورد و داغ تشنگی را از یاد برد. رشادت، وفاداری و فروتنی عباس(ع) یکی دیگر از برگهای زرین عاشورا است که همه را به شگفتی واداشته است.
متاسفانه مطالب کمی از سیره ساقی کربلا در تاریخ ذکر شده است. مثلا حضور ایشان در جنگ صفین ذکر شده است، اما استنادی از کیفیت حضور حضرت (ع) بیان نشده است. سال گردآوری منابع زندگی حضرت برای زمانهای دور نیست.
در روایاتی امام صادق (ع) فرمودند: «کان عمنا العباس نافذ البصیرة صلب الإیمان، جاهد مع أبی عبد الله علیه السلام وأبلى بلاءً حسناً، ومضى شهیداً» ایشان علاوه بر صفات عالی، بصیرت داشتند. از صفات برتر حضرت عباس (ع) مسئله وفاداری ایشان است. زمانی که علم را نزد ابن زیاد آوردند او میگفت: این علم، وفا را نشان میدهد. از علم دار کربلا یاد بگیرید که همه جای این علم تیر خورده است، به جز دسته آن.
جایگاه ویژه ایشان مسئلهای است که حتی باعث غبطه شهدا به جایگاه ایشان است.
زمانی که شهدا میخواهند وارد بهشت شوند، سرها را بالا میاورند و به جایگاه حضرت ابوالفضل (ع) غبطه میخورند. مردم به حال شهدا غبطه میخورند و شهدا به حال حضرت عباس (ع).
از همه اینها که بگذریم هیچ تعبیری مانند تعبیر امام حسین (ع) نسبت به برادرشان نیست. یک تعبیری که در سلسله جوامع روایی کمتر دیده میشود. کمتر پیش میآید که معصوم به غیر معصوم بگوید جانم فدایت. وقتی امام حسین (ع) در واقعه کربلا، بالای سر بدن ضربه خورده برادشان آمدند و وقتی دید کاری از دستش بر نمیآید، گفتند به نفسی انت؛ یعنی جانم به فدایت.