جناب آقای مهدی نصیری ! آخرین ایستگاه شما کجاست؟ بعد از اظهار نظرهای غیرکارشناسانه مهدی نصیری بر ضد حجاب و شعار دشمن پسند « نه به حجاب اجباری» این روزها کار وی به حمایت از یک مرتد معدوم دهه 60،‌ حبیب الله آشوری رسیده است. وی این مرتد اعدامی را روحانی انقلابی نامیده و از اعدام وی به شدت اظهار تاسف کرده،‌ خواهان «جبران مادی و معنوی این خون به ناحق ریخته و دیگر خون های به ناحق ریخته از این قبیل» شده است!! وی علاوه برحمایت این اعدامی مرتد و افراد مشابه وی،‌ علامه مصباح و آیت الله خزعلی و شهید لاجوردی را به خاطر نقشی که وی ادعا می کند محکوم کرده است!! معلوم نیست که منظور وی از«دیگر خون های به ناحق ریخته» چه کسانی هستند؟ آیا منظور وی برخی عناصر محارب سازمان مخوف مجاهدین خلق و چریک های فدایی خلق است یا فرد دیگری را اراده کرده است؟ با این دست وفرمانی که مهدی نصیری حرکت می کند، ‌بعید نیست در آینده ای نزدیک، وی از صدور حکم ارتداد سلمان رشدی توسط حضرت امام خمینی ره نیز اظهار تاسف کند و آن را برداشت شخصی حضرت امام ره بداند و خواهان «جبران حقوق مادی و معنوی» سلمان رشدی شود. البته بند پایانی یاداشت وی «توجه به نقطه محوری دیدگاه حیرت یعنی عدم اتمام حجت بر اغلب قاطع انسان ها در عصر غیبت و فقدان حاکمیت امام معصوم، باب هر گونه خشونت ورزی با پیروان ادیان و مذاهب و دگراندیشان را بسته و تنها به گفتگو و بلاغ مبین و منطقیِ آنچه مؤمنان و صاحبان عقاید، حق و حقیقت قلمداد می کنند، توصیه می کند.» موید آن است که وی هم اکنون نیز بر همین عقیده است ولی به خاطر ترس از برچسب ضدیت با امام خمینی ره و تعریف شدن در جرگه سلمان رشدی،‌ از اظهار آن واهمه دارد. امام خمینی ره قبلا پیش بینی کرده بودند که ده سال بعد از صدور این حکم، برخی روشنفکر نمایان و وابستگان به غرب این فتوای انقلابی و دینی را زیر سوال ببرند. ولی از مدعیان انقلابی گری و ضد مدرنیته بسیار بعید بود. نکته دیگری که جای تامل دارد ظاهر شدن حقیقت درونی مهدی نصیری است او در این یادداشت می نویسد«بر اساس فتوای برخی فقهای شیعه اساسا اجرای حدود الهی از مناصب امام و حاکم معصوم است و در عصر غیبت کسی حق اجرای حدود از جمله حد ارتداد را ندارد.» فاصله گرفتن از دیدگاه حضرت امام ره و فقهای به نام انقلابی،‌ و روی آوردن آشکار به برخی فقهای ادعایی مدعی لزوم تعطیل احکام سیاسی،‌قضایی و حکومتی دین در عصر غیبت،‌ حقیقتی است که پس از سال ها کمون،‌ امروز به ظهور رسیده و نشانگرنهادینه بودن افکار پوسیده انجمن حجتیه در دل ایشان است. عمق بی احترامی به علامه مصباح و آیت الله خزعلی نیز ممکن است از چنین باورهایی نشات گرفته باشد. آیت الله خزعلی از مدافعان سرسخت انقلاب اسلامی بود و علامه مصباح یزدی عقبه تیوریک نظام اسلامی. نصیری در این نوشته،‌ که در صدد تبرئه آشوری است به موضوع قرائت های مختلف از دین که شیطانی ترین شبهه تاریخ ادیان است تمسک کرده و کتاب ضلال او را نوعی برداشت از اسلام در برابر برداشت علامه مصباح و آیت الله خزعلی دانسته است! بد نیست برای اطلاع خوانندگان محترم از جمله مهدی نصیری یکی از قرائت های خنده آور آشوری از قرآن را برای شما یادآوری کنم . علامه مصباح می فرمودند آشوری بر اساس تفکر ماتریالیستی و مارکسیستی و اشتراکی خودش از آیه شریفه «نسائکم حرث لکم فاتوا حرثکم انّی شئتم» این گونه برداشت می کرد که همه زنان شما همسر همه مردان شما هستند هر یک از شما می توانید از هر یک از آن ها بهرمند شوید! وی بر همین اساس خانه های تیمی خاصی در سمنان ایجاد کرده بود که روابط زن و مرد را بر همین اساس اشتراکی تنظیم کرده بود. آخرین نکته این است که‌خوب است آقای مهدی نصیری آخرین ایستگاه خودش را مشخص کند تاروشن شود که وی تا کجا قرار است به پیش برود و در کدام ایستگاه قرار است متوقف شود؟ http://eitaa.com/joinchat/2315059211Cdc06065a5f *♨️ رسانه تحلیلی و سیاسی ایتا* https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e