شب چهارم محرم و روضه حر من خطا کارم جفا کردم به تو اما ببخش  گرچه بد کردم – پشیمانم – مرا حالا ببخش  راه بستم بر تو و ترسید از من دخترت  علتِ دلشوره ی زینب شدم من را ببخش    دل اگر سوزاندم از اهلِ حرم ، در آتشم  یا مرا در آتش این غم بسوزان یا ببخش  احترامِ مادرت را داشتم ، دیدی حسین  این پشیمان را برای خاطرِ زهرا ببخش  راه را بستم که حالا آب را هم بسته اند  خیمه گاهت تشنه ماند و رفت اگر سقّا ، ببخش  ساعتی دیگر به مقتل می روی ، شرمنده ام  می روی منزل به منزل بر سرِ نی‌ها ، ببخش  از تو دوری کردم و دور از خدا ماندم ببین  هاربٌ مِنکم ولی برگشتم ای مولا ببخش  تا مرا در خون نبینی راضی از خود نیستم  حُر پشیمان آمده ای بهترین آقا ببخش  شاعر : محسن ناصحی