هدایت شده از طرحی نو🌱
🔵 تأمل اقتصادی ✅ اندیشمندان زیادی در مراکز مختلف پژوهشی در حوزه اقتصاد اسلامی، تحقیق می‌کنند. ما همه آنها را با تمام تفاوت‌هایشان اقتصاددان اسلامی می‌دانیم. در گام اول باید دیدگاه همه آنها جمع‌آوری شده و تفاوت‌ها و شباهت‌هایشان روشن شود، همچنین باید مشخص شود که آیا توافق حداکثری یا حداقلی بین آنها برقرار است یا نه؟ ✅ بخش زیادی از قواعد حاکم بر حل مسئله در علوم انسانی، عقلایی است، قواعد اجتماعی اسلام نیز بیشتر عقلایی است و این طور نیست که دین، راه دیگری کاملا متفاوت از اصول عقلایی بنا گذاشته باشد. قرار نیست علوم انسانی اسلامی، صد درصد متفاوت از علوم انسانی موجود باشد، بله ممکن است با توجه به مبانی اسلامی، قواعد و روش‌های بیشتری برای حل مسئله اجتماعی بیان شود یا تفاوت‌هایی پیدا کند، ولی حداقلی است. ✅ عقل بشری با سعی و خطا به دو سیستم حکمرانی رسیده است؛ لیبرال دوموکراسی و سوسیال دوموکراسی (که حد وسط سوسیالیسم و لیبرالیسم است و تلاش کرده نقاط قوت هر دو را داشته و نقاط ضعف آنها را نداشته باشد.) ما نباید بترسیم از اینکه شباهت‌های خود را با این دو سیستم بیان کنیم. مثلا بگوییم اقتصاد اسلامی که ما استخراج کرده‌ایم در 20 درصد مباحث، شبیه اقتصاد لیبرالی و 60 درصد، شبیه اقتصاد سوسیالی است و در 20 درصد کاملا متفاوت از هر دو هست. همین 20 درصد تفاوت، باعث شکل‌گیری نظام اقتصادی متفاوتی می‌شود. ✅ تفاوت ما با غرب در جهان بینی و اصول اخلاقی است ولی این تفاوت باعث نمی‌شود ما در همه مسائل علوم انسانی با آنها متفاوت شویم. گفتم که اگر ما مثلا 20 درصد هم متفاوت باشیم، همین نشانگر وجود اقتصاد اسلامی است. ✅ نباید نگران باشیم از اینکه به ما بگویند بحثهایتان کلی است و بحثهای مکاتب دیگر اقتصادی وارد جزئیات شده است؛ زیرا اقتصاد اسلامی نوپاست و همین که بتواند کلیاتی را تبیین و صورتبندی کند ،موفقیت و پیشرفت است. ✅ اگر به این مطلب برسیم که شباهت‌های زیادی با نظام‌های اقتصادی رایج داریم، می‌توانیم در نقاط اشتراک، مباحث جزئی را از آنها بگیریم و در نقاط افتراق، خودمان به دنبال توسعه و کشف جزئیات برویم. این همان راه میانبر هست که رهبر انقلاب آن را مطرح کرده‌اند. ✅ مفاهیم، نقشی مهم در تولید دانش دارند؛ آدام اسمیت چند مفهوم ساخت مانند پول و بانک و ... بنیان علم اقتصاد جدید بر آن نهاده شد .آیا اقتصاددان‌های اسلامی مفاهیمی جدید ساخته‌اند که باعث شکل‌گیری دانشی متفاوت شود یا با همان مفاهیم دانش غربی کار می‌کنند فقط برخی جاها تعریف‌های متفاوتی ارایه می‌کنند؟ اگر آنها مفاهیم موجود را نفی کنند و مفاهیمی جدید نیاورند در واقع هیچ دانشی تولید نکرده‌اند مگر نفی دانش غیر. این همان نگرانی جدی هست که نسبت به ادبیات برخی پژوهشگران اقتصاد اسلامی وجود دارد. برخی از این اندیشمندان گفته‌اند اگر بانک را حذف کنیم هر چند هیچ جایگزینی نداشته باشیم این موفقیت است. اگر این کار را در مورد همه دانش‌های موجود غرب انجام دهیم و همه آنها را کنار بگذاریم باید جامعه را به پانصد سال قبل بازگردانیم که هیچ وقت جامعه به آن تن نخواهد داد و نتیجه ای جز تبدیل ایران به کشوری عقب افتاده نخواهد داشت ✅ در صورت رسیدن به ساختارهای جدید اقتصادی و نیاز به تغییر ساختارهای موجود باید این تغییر به تدریج صورت گیرد که در پست قبلی به آن اشاره کرده‌ام. ✍️ محمد میرزایی به (طرحی نو) بپیوندید. 👇👇 🆔 @Tarhi_No1