✅ گفت و گوی ملی را از همین جا شروع کنیم
🔹در شرایطی که با میدان داری چهره های نوظهور و ناشناس و جنجالی در عرصه رقابت های انتخاباتی اخیر، عیار کنشهای سیاسی به شدت کاهش یافته و نشانه هایی از افول سیاست ورزی در ایران نمایان شده است، نامه حسن روحانی به شورای نگهبان، شرایطی را فراهم آورد تا سطح کیفی مباحثات سیاسی ارتفاع بگیرد و مسائل اصلی نظری در ساختار نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران در کانون مباحثه کارشناسان و صاحبنظران بنشیند.
🔹روحانی در این نامه، از مخاطره "حاکمیت اقلیت بر اکثریت"، "انحراف از اصول قانون اساسی و سیره امام و رهبری"، "تضعیف نهاد ریاست جمهوری به عنوان وکیل مستقیم ملت"، "تهدید آزادی بیان برای عالی ترین منتخب مستقیم مردم"، "دومرحله ای شدن انتخابات به واسطه عملکرد شورا"، "تعارض منافع فقهای شورای نگهبان به عنوان ناظر و منتخب"، " خروج از دایره بی طرفی" و ... سخن گفته است.
🔹در مقابل نامه هایی از این دست، هم می شود منفعل بود و هر دو سال یا چهار سال یکبار آن را تجربه و بلافاصله فراموش کرد. هم می شود از مواجهه و رویارویی با آن هراس داشت و مدام پنهانش کرد و خیره شدن در آن را به تعویق انداخت. هم می شود به نامه نگاری های موردی و موقتی دل خوش کرد و ماجرایی تا این حد بنیادین را به مکاتباتی شخصی و شبه اداری تقلیل داد.
🔹اما آیا نمی توان ذیل منافع ملی، با محور قرار دادن این شبهات، مجموعه شبهات، پله اول در عمارت "گفت و گوی ملی" را پایه گذاری کرد؟ آیا ممکن نیست که گردونه گفت و گوهای فراگیر را حول این موضوعات به حرکت درآورد تا از این طریق، امر سیاسی در ایران امروز از افول و انفعالی که دچارش شده نجات پیدا کند؟
🔹تحلیل ها و ادعاهای روحانی با نقدها و پاسخ هایی از جنس انکار و نفی، مرتفع نمی شوند. شورای نگهبان بدون شک غیر از جوابیه های شبه اداری، توضیحات روشنگر و راهگشا و اقناع کننده هم دارد که می تواند مناقشات را فیصله بدهد. مهم تر از هرچیز اما این است که شورای محترم نگهبان، خود ابتکار عمل را به دست بگیرد و با مدیریتی متین، این محورها را در کانون یک "گفت و گوی ملی" قرار دهد.
@tahlilrahbordi