مختصات بسيجي بودن پس از تسخير لانه جاسوسي هرچند ضرورت دفاع از انقلاب اسلامي، رهبران انقلاب را به سمت تشکيل سازمان بسيج مستضعفين رهنمون نمود، اما واقعيت آن است که فرهنگ و روحيه بسيج ديرينه‌اي به قدمت تاريخي بشريت دارد. به‌واقع بسيج بيش از آنکه با سازمانش هويت يافته باشد، با فرهنگ و تفکر و سبک زندگي بسيجي تعريف مي‌شود. سازمان بسيج مأمنی بود که بسيجيان عصر حضرت روح‌الله(ره) در آن جمع آيند و خود تبعيت و بيعت و اطاعت‌پذیری از ولي الهي را اعلام نمايند. عنوان بسيجي به فردي تعلق مي‌گيرد که مرام و مسلک و سبکي خاص از زندگي را برگزيده است و به شاخص‌هاي آن پايبند است. ويژگي‌هاي بسيجي بودن البته ويژگي‌هاي عجیب‌وغریبی نيست. بسيجي تيپ خاصي ندارد، لباس خاصي بر تن ندارد، با ادبيات متفاوتي سخن نمي‌گويد و مثل همگان زندگي می‌کند و کار مي‌کند و درس و مي‌خواند؛ اما داراي هويت و باورهايي ممتاز است که عمل او را تنظيم مي‌کند و جهت مي‌دهد. لذا براي شناخت بسيجي بايد به دنبال شاخص‌های بسيجي بودن بود. نکات تحليلي: شاخص اول را بايد اخلاص در عمل دانست. بسيجي کار را براي خدا مي‌کند نه براي غير! نه به دنبال منفعت جناح خاصي است و نه به دنبال منفعت شخصي. او خود را وقت خدا و مردم کرده است. بسيجي در اين ميدان اهل تشخيص اولويت‌هاست. لذا عمل صالح را عملي مي‌داند که علاوه بر آنکه با نيت خدايي انجام مي‌شود، به مهم‌ترین عمل و ضرورت اجتماعي– انقلابي تعلق دارد. بسيجي اهل بصيرت است و تشخيص اولويت‌ها را با بصيرت به دست آورده است. او به‌خوبی مي‌داند که جريان حق دشمناني دارد که با هر وسیله‌ای براي نابودي آن تلاش مي‌کنند. لذا هوشمند است و صحنه معارضه حق و دشمنان عدالت را تشخيص مي‌دهد و فريب اغواگري‌هاي مافيا را نمي‌خورد. او در اين ميدان به‌خوبی گوش به فرمان امام جبهه حق است و شجاعانه همراه او قدم برمي‌دارد و نمي‌هراسد. درعین‌حال بصيرت افزا است و ديگران را نيز با خود در دفاع از حق و عدالت همراه مي‌کند. همين اخلاص و بصيرت، از بسيجي جواني شجاع ساخته است که در همه ميدان‌هاي حياتي کشور حضور دارد. هر جا که نياز است، بسيجي هست و همين است که بسيجي را به خار چشم دشمن بدل کرده است! با اين اوصاف همه خادمان بی‌ادعا و گمنام اين ملت در هر پست و مقامي، در جرگه بسيجيان اين سرزمين‌اند، چه به عضويت سازمان بسيج درآمده باشند یا نه! (نویسنده: مهدی سعیدی)