#داستانی بی نظیر و خواندنی
از دختر خلاق،خوش ذوق و با استعداد کانون
#طهورا
#حوض_کوثر ❤️
#اربعین نرفته ها حتما بخوانند😭😭😭😭
#کفشهایم_کووووو؟؟!!😭
شب بود و من در حال بستن ساک سفر بودم، سفر به سرزمینی دور از وطن، سفر به سرزمین عشق؛ به کربلا.
آنقدر خوشحال بودم که یادم رفت به مادرم بگویم که عازم کرب و بلا هستم!
لباس هایم را جمع و جور کردم و پاسپورت و مدارکم را از توی کمد برداشتم.عجیب است، یادم نمی آید که چه کسی برایم پاسپورت گرفته؟!
کی من آن ها را در کمد گذاشته ام؟
عجیبتر آنکه، همه خواب هستند و من چرا الان و اینقدر دیر، ساکم را میبندم؟!
به هر حال ساکم را بستم و دم درب اتاقم گذاشتمش.رفتم توی حیاط تا کفش هایم را اماده کنم.ولی کفش هایم را ندیدم، اما همین جا بودند.هرچه به دنبال انها گشتم،پیدا نکردم که نکردم.
مثل همیشه که اشکهایم زود سرازیر میشود،اشک در چشمانم جمع شد و بغض کردم و گریستم.
آخر بدون کفش چگونه به کربلا بروم؟همین صبح قرار است بروم ولی نمیدانم که چه کسی مرا میبرد!ولی دلم روشن است که میروم.
همینطور باخود تکرار میکردم،کفش هایم کو؟امام حسین (ع) اخر چگونه با پای برهنه به دیدنت بیایم؟راه زیاد است،مادرم نمیگذارد بدون کفش به کربلا بیایم.
با صدای اذان صبح، چشم باز کردم و دیدم که صورتم و بالشم خیس است.
خود را سرزنش کردم و گفتم:دیدی کفش هایم را پیدا نکردم؟دیدی دیر شد؟
بلند شدم و اشک هایم را پاک کردم و به سرعت رفتم تا وضو بگیرم،نماز بخوانم و زود بروم.با خود گفتم:مگر میشود به خاطر کفشی، از زیارت اقا و کربلا بگذرم؟ اری من میروم.بعد از وضو گرفتن در حیاط، توی اتاقم برگشتم،نماز خواندم .بعد از نماز به سراغ ساکم رفتم،اما نبود!!
همان موقع مادرم در اتاقم را گشود و گفت که: چه کار میکنی؟چرا نمیخوابی؟!
گفتم:مادرجان دیرم شده و ساکم را نیست،همین دیشب،اماده اش کردم و گذاشتم اینجا.کفش هایت را میدهی، با انها بروم؟ آخ که یادم رفت به تو بگویم که میخواهم به کربلا بروم.
مادرم گفت: چه میگویی دخترم؟! تو قرار نیست به جایی بروی؟!
گفتم: چرا به کربلا.پیش اقایم!!!
مادرم مرا بغل کرد و بوسید و من در اغوش او گریستم و فهمیدم که خواب دیده ام و مادرم به من دروغ نمیگوید.
آقاجان، کاش دیشب برمیگشت و من بدون کفش و ساک به پابوست می امدم.
کاش برای دیدنت فققط و فقط به دنبال کفش و ساکی بودم.کاش لااقل در خواب به دیدنت می امدم.و حالا نمیدانم که منتظر کدامین معجزه برای دیدنت شوم؟ تا کی باید بگویم: کفش هایم کو؟؟؟؟؟
https://eitaa.com/kanontahoora