مىشود معارف شيعه را در همهى سطوح عرضه كرد؛ از سطوح ذهن متوسط و عامى بگيريد تا سطوح بالاترين فيلسوفها. ما با اين معارف نبايد
#شوخى كنيم.
#ارزش_ابا_الفضل_العباس به جهاد و فداكارى و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است؛ به صبر و استقامت اوست؛ به آب نخوردن اوست در عين تشنگى و بر لب آب، بدون اينكه شرعاً و عرفاً هيچ مانعى وجود داشته باشد.
ارزش شهداى كربلا به اين است كه از حريم حق در سختترين شرايطى كه ممكن است انسان تصورش را بكند، دفاع كردند. انسان حاضر است در يك جنگ بزرگ و مغلوبه برود و احياناً در حرارت جنگ كُشته هم بشود- كه البته مقام خيلى والايى است، همه هم حاضر نيستند، شهدا و مجاهدان فى سبيل الله معدودند؛ در زمان ما هم بحمد اللّه شهداى برجستهاى داشتهايم- اما شهيد شدنِ اينطورى در آن ميدان جنگ، با شهيد شدن در صحنهى كربلا، با آن غربت، با آن فشار، با آن تشنگى، با آن تهديد به اذيت و آزار كسان انسان، خيلى تفاوت دارد.
انسان خيلى اوقات مىگويد من حاضرم در اين ميدان جانم را بدهم؛ اما چهكار كنم، بچهام دارد از گرسنگى يا از بىدارويى مىميرد؛ اين مىشود يك بهانه براى انسان. انسان گاهى ملاحظهى ناموس خودش را بيشتر از جانش مىكند؛ ملاحظهى بچهى شيرخوارش را بيشتر از جانش مىكند. انسان در اين ميدان برود، بچهى شيرخوارش هم باشد، زنش هم باشد، مادرش هم باشد، ناموساش هم باشد، همهى اينها هم در معرض خطر قرار بگيرند و پايش نلرزد.
ارزش ابا الفضل، ارزش حبيب بن مظاهر، ارزش جون در اينهاست، نه در قد رشيدش يا بازوى پيچيدهاش. قد رشيد كه خيلى در دنيا هست؛ ورزشكارهاى زيبايى اندام كه خيلى هستند؛ اينها كه در معيار معنوى ارزش نيست. گاهى روى اين تعبيرها تكيه هم مىشود! حالا يكوقت شاعرى در يك قصيدهى سى، چهل بيتى اشارهاى هم به
#جمال_حضرت_اباالفضل مىكند؛ آن يك حرفى است؛ ما نبايد خيلى خشكى به خرج دهيم و سختگيرى كنيم؛ اما اينكه ما همهاش بياييم روى ابروى كمانى و بينى قلمى و چشم خمار اين بزرگواران تكيه كنيم، اينكه مدح نشد؛ در مواردى ضرر هم دارد؛ در فضاهايى اين كار خوب نيست.
(05/ 05/ 1384) بيانات در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س)
.