بیانیه گام دوم و اخلاق و معنویت اسلامی
محمد عالمزاده نوری
کسانی که با اندیشهی رهبری آشنا بودند و آثار ایشان را مطالعه میکردند، پس از انتشار بیانیهی گام دوم، با این سوال مواجه شدند که این پیام حاوی چه نکتهی تازهای است؟ چند روز پیش از انتشار این بیانیه اعلام شده بود که رهبری در حال نوشتن مطلب مهمی هستند و عنقریب از یک پیام ویژه رونمایی خواهند کرد. این خبر توقع مخاطبان را افزایش داده و این انتظار را پدید آورده بود که در آن بیاینه سخن خاص و بدیعی ارایه خواهد شد.
اما علیرغم این انتظار در نظر نخست به نظر میرسید که این پیام نکتهی تازهای ندارد، کسانی که مستمرا سخنان آن بزرگمرد را پیگیری میکردند هر یک از فقرات و مفاهیم مندرج در آن را در رهنمودهای پیشین ایشان دیده و شنیده بودند؛ با توضیح و تفصیل مستوفا و جزییات بیشتر. مثلا رهبر معظم انقلاب بحث تمدن اسلامی را دو دهه پیش مطرح کرده بودند. همان زمان تا اندازهی بر روی آن کار شده بود و بر اساس آن گفتمانی شکل گرفته بود. بحث سبک زندگی نیز در سال ۹۱ در خراسان شمالی (بجنورد) مطرح شد و بر اساس آن یک جریان فکری و فرهنگی شکل گرفت. بحث دستاوردهای انقلاب، نهضت تولید علم یا جنبش نرمافزاری، عزت ملی، عدالت اجتماعی، استقلال و آزادی، و خلاصه تمام کلیدواژههای بیانیه، در آثار گذشتهی آقا و سخنرانیها و پیامهای ایشان مبسوطتر و مفصلتر و با جزئیات بیشتر و توضیحات وافی مطرح شده بود.
برخی در پاسخ به این سوال که «چه نکتهی ویژهای در این بیانیه هست و منظور اصلی رهبری از این متن چه بوده است» میگفتند این بیانیه خلاصه و فشردهی معارف انقلاب است و لطفش در این است که همهی آن مفاهیم بلند را یک جا و جامع، در یک بستهبندی جدید و یکپارچه عرضه کرده است.
آیا چنین است؟
اگر با این دغدغه و به دنبال پاسخ به این سوال، متن بیانیه را چند نوبت پشت سر هم مطالعه کنیم کشف جدیدی رخ خواهد داد.
سخن اصلی و دال مرکزی این متن که اتفاقاً سخن تازهای است و تمام بیانیه ناظر به آن و برای بسط و تفصیل آن نوشته شده است این است که رهبری معظم، نسل جوان را برای پذیرش بار سنگین مسئولیتهای انقلاب فرامیخواند. به نسلی که انقلاب را پدید آورده، میفرماید: «خسته نباشید» و به نسل جوان میگوید: «آماده باشید». یعنی نسل اول، در یک دوی امدادی تاریخی، بار مسئولیت انقلاب را به نسل بعد انتقال دهد. 40 سال، عمر مفید یک نسل است و بعد از آن، نسل تازهنفس باید خود را مکلف به امتداد این حرکت ببیند. جالب و تاملبرانگیز اینکه در ۴۰ سالگی انقلاب که جوان برای ورود به صحنه اقدام اجتماعی فراخوانده میشود، در این بیانیه، 40 مرتبه، کلمهی "جوان" به کار رفته است.
این، سخن اصلی و روح محتوای بیانیه است که ساختار محتوا و آرایش موضوعات آن را فاش میسازد. به این صورت که راهبر امت، در مقام انتقال این مسئولیت عظیم باید برای جوان تبیین کند که:
1. حقیقت و ماهیت این انقلاب چه بود و ما چه چیزی را به او تحویل میدهیم؟
2. در طول این مدت تا کدام نقطه آمدهایم؟
3. از اینجا به بعد، چه مسیری پیش رو داریم؟
4. چگونه باید این مسیر را پیمود؟
ابتدای بیانیه که ماهیت انقلاب اسلامی گفته شده است پاسخ سوال اول را بیان میکند.
سوال دوم (تا کجا آمدهایم؟) در بخش دستاوردهای انقلاب ذکر شده است.
«کجا باید برویم؟» همان بحث تمدن اسلامی است.
و «چگونه باید برویم؟» همان محورهای هفتگانه که در انتهای پیام ارایه شده است.
و بدین ترتیب یک بستهی هوشمندانه، ناظر به آن هدف محوری طرح شده است.
اشتباه کمابیش رایجی که در فهم مفاد این بیاینه صورت میگیرد این است که چون این متن از مفاهیم درخشان، ارزشمند و کلیدی مشحون است روح کلی و مقصود اصلی آن مورد توجه واقع نمیشود و در معرض جزیینگری قرار میگیرد.
اگر به این رشته انسجام توجه نکنیم و فهم ما از این متن، در حد مجموعهای پراکنده از مفاهیم بنیادین انقلاب باشد، مقصود رهبری را متوجه نشدهایم، و آنچه انجام میدهیم بیشتر در اندازهی خدماتی جزیی است؛ اما اگر مقصود اصلی و دالّ مرکزی بیانیه را تشخیص داده باشیم، همهی این مفاهیم جزیی را ذیل آن روح حاکم، خوشه و زنجیره میکنیم.