☘آیت الله کوهستانی (۷): 💥آقای سید قاسم شجاعی نقل می کنند: ایام حج بود به عنوان روحانی کاروان به حج مشرف شدم. دکتری داشتیم به نام دکتر طهماسبی، به ایشان گفتم من قبلا می خواستم نزد آقای کوهستانی بروم ولی نشد. اوگفت من دکترشان هستم.گفتم: چقدر خوب شده اینجا عهد کن رسیدیم ایران مرا خدمت ایشان ببر.او گفت: وقتی آمدم ایشان سخت بیمار بود فشار خونشان بالا بود. همچینین اسید اوریک ایشان. من خیلی نگرانشان بودم. ⚡️⚡️⚡️ تا اینکه از مکه به عرفات امدیم. در عرفات دعای عرفه را آهسته می خواندم و به مضامین توجه می کردم. به این جمله رسیدم "عمیت عین لاتراک"، دلم شکست و قطره اشکی جاری شد، در آن حالت گفتم: خدایا من چیزی ندارم ولی می دانم سیادت دارم این را اینجا خرج می کنم، تو را به حق اباء و اجداد ما این بنده-ایت الله کوهستانی-را شفا بده. ⚡️⚡️⚡️ آمدم ایران دیدار آیت الله کوهستانی میسر نشد. رفتم مشهد،ساعت یازده و نیم شب در دارالسیادة، دیدم زیر بغل پیر مردی را گرفته و می اورند پرسیدم:ایشان کیست؟گفتند:آقای کوهستانی،من ایشان را ندیده بودم.سلام کردم و خم شدم دست ایشان را بوسیدم همینکه خم شدم دست روی شانه ی راستم گذاشت وگفت:((شجاعی، خدا عاقبتت را بخیر کند،دعای عرفاتت به ما رسید))!! ⚡️⚡️⚡️ من تمام بدنم عرق کرد، همان جا نشستم همسرم گفت: چه شده؟! گفتم:هیچ، بگذار قدری بنشینم، حدود نیم ساعت نشستم. خدا شاهد است در عرفات کسی کنار من نبود من آهسته در حالی که قطره ی اشکی روی کتابم چکید، ایشان را دعا کردم و ایشان در حرم حضرت رضا علیه السلام به من گفت: دعای عرفاتت به من رسید!!! 📗کیمیای محبت ص ۹۸ 🍃 🦋🍃 @takhooda