با یک رفتار محبت آمیز او را شرمنده و مرید خود میکنند!
آیت الله غیاثی آملی :
مرحوم آیت الله سید محمد باقر سلطانی بروجردی در یک سفری که به مشهد رفته بودند، وقتی در اتوبوس مینشینند یک سرهنگی جلو میآید و میگوید: این جا، جای من است!
آقای سلطانی بلیط را به ایشان نشان میدهد و میفرمایند:
شماره صندلیِ پشتِ راننده، روی بلیط ایشان است. ولی سرهنگ قبول نکرده و داد و بیداد و اهانت میکند.
ایشان چیزی نمیگویند و میروند عقب ماشین جایی پیدا میکنند و مینشینند. در راه اتوبوس در اطراف شاهرود توقفی داشته و مسافران پیاده میشوند تا استراحتی کنند. هوا هم خیلی سرد بوده است. آقای سلطانی میبینند این سرهنگ گرفته خوابیده و رویش چیزی نیست. ایشان یک عبایِ کُرک شتری داشتند میروند و عبا را روی سرهنگ میکشند که سردش نباشد!
این کار عادی نیست. هرکس این طور نمیتواند بکند. این از اخلاق امامان و انسان ساز است و آدم تربیت میکند.
سرهنگ بیدار میشود و متوجه ماجرا میگردد.
این قدر از ایشان عذرخواهی میکند و شرمنده میشود که تا آخر عمر، مرید آقا بود.
خودش و خانوادهاش هروقت بنای مسافرت داشتند، میآمدند تا آقای سلطانی در گوششان دعای سفر بخوانند..
🍃
🦋🍃
@takhooda ✨