یادمه روزی که مرحوم پدرم رو دفن کردیم...
اواخر مراسم یکی از پیرمرد های روستا اومدم کنارم...
دهانش رو آورد کنار گوشم و آهسته گف،
بابات رفت...
هر چی شما کردید مادرتون...(یعنی دیگه همه توجهتون رو ببرید سمت مادرتون تا آب تو دلش تکون نخوره)
این جمله اون پیرمرد هنوز تو ذهنمه و هنوز که هنوز بیادم مونده...
خدا رحمتش کنه...
پیرمرد با صفایی بود...
شادی روح همه رفتگان خاک فاتحه و صلواتی هدیه کنیم...
✍️
#طلبه_دهه_شصتی
https://eitaa.com/joinchat/3387424970C2b089e8599