■ <وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا ، وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا> [سوره طلاق آیات ۲ و ۳] (و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند، و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می‌کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است) ▪ <قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ> (بگو: «هیچ حادثه‌ای برای ما رخ نمی‌دهد، مگر آنچه خداوند برای ما نوشته و مقرّر داشته است؛ او مولا (و سرپرست) ماست؛ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکّل کنند!») [سوره توبه آیه ۵۱] • چنین مطالبی که در نصوص دینی آمده است قابل اثبات یا نفی توسط علم تجربی (science) نیست. چرا؟ چون موضوع علم تجربی فقط عالم ماده است و از سخن گفتن در مورد غیر ماده عاجز است. • قرآن کریم تقوای الهی را به عنوان تنها راه نجات انسان معرفی می کند. و جالب است که اولین صفت افراد متقی را <لَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ> ( کسانی هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند ) می داند (سوره بقره آیه ۳) • <غیب> دقیقا همان چیزیست که علم تجربی نمی تواند در مورد آن سخنی بگوید. ولی عقل آن را می پذیرد. • مطالبی که ذکر شد به این معنی نیست که اصلا نمی شود از علم تجربی استفاده کرد و نباید از پیشرفت های علمی-تجربی از جمله پیشرفت های پزشکی استفاده کرد. نکته این است که نباید دو حوزه علم تجربی و عقل را یکی دانست. موضوع هر کدام جدا از دیگری است. و انسانی که تمام افکار و اعمال و احوال او مبنی بر علم تجربی باشند را نباید <عاقل> خواند. • تزریق این تفکر در اذهان و قلوب، جزء مهمی از جنگ نرم است. چون اسلام می خواهد انسان را به سمت عالم غیب حرکت دهد در حالی که شیاطین می خواهند انسان را به سمت عالم ماده سوق دهند. در عین حال، اسلام عقل را وسیله آسمانی شدن انسان می داند. و فرهنگ کفر عقل را تعریف معنوی کرده و آن را مساوی با مادی بودن و انکار حقایق معنوی معرفی می کند. نتیجه این خلط هم افرادی هستند که خودشان را متدین می دانند و شاید هم ظواهر دین را هم رعایت کنند ولی ساختار باطنی و فکری و قلبی این انسان کاملا مادی است. و این بهترین راه نفوذ در جوامع دینی است. • این که در شرایط فعلی به حرم برویم یا در خانه بمانیم، در های اماکن مقدسه بسته شوند یا باز بمانند... به نظر بنده بحث ثانوی است. اصل مطلب تفکری هست که پشت چنین تصمیم ها خوابیده است. دو نفر می توانند مشغول نماز باشند در حالی که یکی <الذین هم في صلاتهم خاشعون> بوده و دیگری <فویل للمصلین> باشد. والله اعلم بالصواب و أستغفر الله لي و لكم.