🍂سلسله مباحث:
#راه_و_رسم_طلبگی
شماره 50
موضوع: 🌷مدرک تحصیلی 1🌷
مدرک در لغت به معنای سند، دلیل و نشانه به کار رفته است. مدرک وسیله اثبات است و میتوان با آن یک حقیقت را ثابت کرد. مدرک تحصیلی وسیلهای است که با آن میزان تحصیل، رشد، توانایی، دانش و مهارت افراد را ثابت میکنند و برخی از ابعاد پنهان شخصیت را آشکار میسازند. استخدام مدرک تحصیلی برای اثبات این ویژگیها یک ضرورت زندگی اجتماعی است. انسانها در شبکه پیچیده روابط اجتماعی نیاز به ارتباط و همکاری دارند و باید به صورت یک پیکره واحد عمل کنند. طبعا برای اینکه از یکدیگر به صورت مناسبی بهره گیرند باید نسبت به هم شناخت کافی داشته و ظرفیتها، قوتها، توانمندیها و مهارتهای همدیگر را از یک سو و نقاط ضعف و کاستیهای شخصیتی هم را از سوی دیگر بشناسند تا همکاریهای درست و مؤثری را میان خود تعریف کنند و از هرکس انتظار متناسبی داشته باشند. مدرکها، عنوانها، نشانها و نمادها این ارتباط اجتماعی تسهیل کرده و موجب میشوند که معرفی افراد به یکدیگر در زمان کوتاه و با هزینه اندک حاصل شود.
مدرک دو گونه است؛ مدرک رسمی و مدرک غیر رسمی. مثلا اعتبار حاصل از سابقه تألیف و تدریس و فعالیتهای اجرایی یا فرهنگی نوعی مدرک غیررسمی است. مراجع عظام بر اثر سابقه تدریس و تألیف مورد اعتماد قرار گرفته و مرجعیت علمی و اجتماعی یافتهاند. امروزه برای اطلاع از توانمندیهای افراد از رزومه یعنی شرح فعالیتهای آنان بهره گرفته میشود. این رزومه شامل مقدار تحصیل افراد، نمرات پایانی آنان، سابقه تحقیق، تألیف، تبلیغ، فعالیتهای فرهنگی، اجرایی و نیز عنوان پایاننامهها و موضوع کتابها است که هریک گویای بخشی از شخصیت افراد است.
استفاده از مدرک برای معرفی، اختصاصی به عصر جدید ندارد. اجازه اجتهاد یا اجازه نقل حدیث در مدارس علمیه قدیم یک نوع مدرک تحصیلی کارآمد برای معرفی افراد به جامعه و جلب اعتماد آنان بوده است. لباس روحانیت نیز نوعی مدرک است که اصل هویت صنفی طلبه را به جامعه معرفی و اثبات میکند. تقریظهایی که علمای بزرگ در ابتدای آثار شاگردان خود مینوشتند و در آن به معرفی مؤلف و اثر او میپرداختند نوع دیگری از مدرک بوده است.
روشن است که اگر حقیقتی وجود نداشته باشد ارائه مدرک برای آن، گونهای جعل و فریب است. یعنی مدرک ارزش بالذات ندارد و ارزش آن به تبع ارزش حقیقت آن است. وجود مدرک در وجود آن حقیقت هضم میشود و تو گویی مدرک همان حقیقت در لباسی دیگر است. مدرک وجود اعتباری و قراردادی یک حقیقت خارجی است که نمیتوان اصل آنرا به سادگی بروز داد اما آن را به کمک نشانههای قراردادی و اعتباری میتوان تداعی کرد و نمایاند.
طلبه باید اصالتا به دنبال خدمت به دین باشد و تمام هم و غم خود را برای افزایش مهارت و دانش مرتبط با آن به کار گیرد. اما پس از به دست آوردن مهارت لازم و توانایی واقعی خدمت، لازم است در مقام اثبات نیز موجه شمرده شود. زیرا گاهی توانایی واقعی وجود دارد اما مقدمات ضروری دیگری که ارائه خدمت بدان وابسته است مفقود است. مثلا کسی ممکن است هنر رانندگی را آموخته باشد و با تمرین فراوان مهارت کافی بهدست آورده باشد اما به جهت نداشتن گواهینامه اجازه استفاده از این مهارت و میدان و فرصت بهرهگیری از این توانایی را نداشته باشد. بدین ترتیب ما گاهی وظیفه داریم خود را به جامعه بشناسانیم و آمادگی خود را برای انجام برخی از خدمات اجتماعی اعلام داریم. بنابراین اگر به کسی گفته میشود که برای گرفتن گواهینامه اقدام کند به این معنی است که برای کسب مهارت رانندگی اقدام کند نه اینکه تنها مدرک بدون حقیقت و پشتوانهای فراهم آورد. از آنجا که تلاش برای گرفتن مدرک نوعاً با تلاش برای کسب مهارت ملازمه دارد این توصیه بجا است. گاهی نیز به جهت ارتباط وثیق میان مهارت و عمل (تمرین) در میدان عمل مهارت انسان افزایش مییابد. اما شکی نیست که برای انجام یک کار خصوصا کارهای بزرگ حد نصابی از مهارت و دانش که در فضای آموزش حاصل میشود نیاز است که این تجربه و مهارت با گذر زمان و بهکارگیری آن افزوده میشود.
مدرکگرایی ـ مانند دنیاگرایی ـ به معنی اصالت قائل شدن برای مدرک و تلاش مستقل برای اخذ آن حتی بدون تحصیل مهارتها و شرایطِ لازم است. داشتن مدرک هیچ افتخاری نیست. جز کودکان و نوآموزان کسی با داشتن گواهینامه رانندگی، فخر بر دیگران نمیفروشد و احساس بزرگی نمیکند، بلکه این گواهینامه را زمینهای برای استفاده شخصی خود و خدمت اجتماعی میداند. اگر طلبه به هدف خدمت به کاروان وحی و نصرت دین خدا جهاد علمی داشته و به توانمندی لازم دست یافته باشد، اخذ نشانی که دلالت بر این توانایی کند نه هیچ اشکالی دارد، و نه هیچ افتخاری به شمار میرود.