...
🔹 حاج آقا رسولی: بیا به شکل منطقی و بدون توهین، با هم بحث کنیم. مطلب خوبی گفتی ولی بگو بدونم کدام آزادی رو میگی؟
🔸هوشنک: آزادی دیگه، نکنه می خواهید براتون لغتنامه بیارم. منظورم من همه آزادی هاست.
طرفدارای هوشنگ که احساس کردند انکار هوشنگ خوب تونسته رقیب رو زمین بزنه تشویقش کردند.
🔹 ببین جانم، آزادی اقسام مختلفی داره: اگر آزادی سیاسی رو میگی یعنی آزادی از استبداد و اختناق، که ما هم قبول داریم و خیلی عالیه. اگر آزادی اجتماعی رو میگی یعنی برابری و حق رای مردم که ما هم قبول داریم و اون هم خیلی عالیه. اگر آزادی معنوی رو میگی یعنی رها شدن از بند شهوات و مادیات، که ما شش دانگ قبولش داریم. اگر منظورت آزادی انسانی یا همون استعدادها مترقی و عالی انسانی است که از اون عالی تر نمی شه. بالاخره شما کدوم آزادی رو میگی ما قبول نداریم؟
🔸 هوشنگ که انتظار این توضیح و سوال رو نداشت توپ رو زمین حاج آقا انداخت و گفت: شما خودتون بگید کدوم آزادی رو قبول ندارید؟
🔹 آقای رسولی: آزادی تمایلات نفسانی.
🔸 آهان همین رو می خواستم بگم، چرا شما ضد آزادی هستید؟ مگر تمایلات بشر چه مشکلی داره که شما جلوی آزادی اون رو می گیرید و نمیزارید مردم راحت و آزاد باشند؟
🔹 آقای رسولی: ببین حرف ما اینه که سکان زندگی بشر رو کی باید دست بگیره عقل یا تمایلات؟ اگر عقل فرماندهی رو به دست بگیره به نفع و مصلحت آدم کار می کنه و اتفاقا تمایلات هم در جای خودش به خوبی استفاده می کنه، اما اگر تمایلات فرماندهی رو به دست بگیره فقط هر چی مطابق ملیش باشه رو قبول میکنه حتی اگر به ضررش باشه. عقل رو هم به عنوان یه مزاحم زندانی میکنه تا صداش در نیاد.
🔸 هوشنگ: حالا شما چرا اینقدر مساله رو سختش می کنی، بابا اتفاق نمی افته.
🔹 می دونی نتیجه این آزادی چی میشه؟ پایه های اخلاق و معنویت سست میشه و خوشگذرانی های شهوانی جای اون رو بگیره. چنین آدمی به خاطر تمایلاتش دیگه هر ظلم و جنایتی رو توجیه میکنه و به هر باطلی لباس حق می پوشاند. الان مگه آمریکا که به قول شما مهد آزادیه، فجیع ترین جنایت های صهیونیست ها رو در حق مردم مظلوم فلسطین، توجیه و ماست مالی نمیکنه، و بعد هم با شعار های جذاب بقیه رو فریب نمیده؟
🔸 هوشنگ: شما گفتید توهین نکنیم اما خودتون دارید به آمریکا توهین می کنید.
🔹 واقعیت رو دارم میگم. اصلا ویل دورانت رو که قبول داری؟
🔸 هوشنگ: بله مگه میشه اندیشمند بزرگ غربی رو قبول نداشت، از خودمونه و کارش درسته.
🔹 ویل دورانت میگه: اجداد ما در سیاست، خواهان آزادی و در اخلاق سخت گیر بودند و به الواح موسی (ع) احترام می گذاشتند، اما الان چی، اون الواح رو زیر پا انداختیم و بزرگترین خواسته آزادی خواهی ما این شده که شراب رو اولین واجبات یک مرد و رها بودن رو اولین واجبات یک زن بدانیم (لذات فلسفه، ص 336).
🔸 هوشنگ: حالا این داداش ما، ویل دورانت یه چیزی گفته، شما خیلی جدی نگیر.
🔹 باشه جدی نمی گیرم اما این که شد بدترین نوع بردگی و اسارت، همان که امیرالمومنین (ع) فرمود: «عبد الشهوه اذل من عبد الرق»، به زبون عامیانه یعنی صد رحمت به اسارت و بردگی غلام های قدیم.
🔸 هوشنگ: من نمی دونم شما چرا هی با این مفاهیم بازی می کنید، واقعیت کشورهای غربی رو ببین که به خاطر آزادی چه وضعی دارن.
🔹اتفاقا حرف خوبی زدی، بذار یه مشت از خروار برایت بگم: تو همین کشور انگلستان نتیجه همین آزادی این شده که در مجلس این کشور همجنس بازی به صورت قانونی پذیرفته شد، یعنی کاری که حتی حیوانات هم اون رو انجام نمی دهند.
خدا رحمت کند شهید مطهری که حرف هاش کهنگی نداره، میگه: آزادی در غرب یعنی حیوانیت رها شده در حالی که اسلام به دنبال انسانیت آزاد است. بعد این حکایت رو نقل می کنه یه کسی سوار قاطر بود بهش گفتند: فلانی کجا میری؟ گفت: هر جا قاطرم بره. این جوامع هم به کجا میرن؟ اونجا که میل و خواست اکثریت می خواهد.
👈🏻 هوشنگ که دیگه کم آورده بود و نمی دونست چی بگه، گفت: این چه جلسه ای گذاشتید، من از اولش می دونستم شما اجازه نمی دید ما آزادانه حرف مون رو بزیم. این رو گفت و جلسه رو با ناراحتی ترک کرد.
ـــــــــــــــــــــــــــ
📙 بازسازی و برگرفته از «نقد مبانی سکولاریسم»، استاد ربانی گلپایگانی، ص293- 302
•┈┈••✾••┈┈•
جهاد تبیین