کانال حوزه علمیه طالبیه تبریز
5⃣مرحله پنجم : زیارت قبور شهدای اُحُد توسط #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها :👇 @talebieh_tabriz
✅طبق منابع تاریخی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) بر سر مزار شهدای اُحُد می رفت و در آنجا بر مزار حضرت حمزه سیدالشهداء(علیه السلام) گریه می کرد. در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که؛ 📋《تَأْتِي قُبُورَ اَلشُّهَدَاءِ فِي كُلِّ جُمْعَةٍ مَرَّتَيْنِ اَلْإِثْنَيْنَ وَ اَلْخَمِيسَ فَتَقُولُ هَاهُنَا كَانَ رَسُولُ اَللَّه(ص) هَاهُنَا كَانَ اَلْمُشْرِكُونَ》 ♦️حضرت فاطمه(سلام الله علیها) هفته ای دوبار در روزهای دوشنبه و پنجشنبه به زیارت شهدای احد می رفت و آنها را زیارت می کرد و محل جنگ رسول خدا(ص) با مشرکین را دقیقا نشان می داد.(۱) اما حضرت فاطمه(سلام الله علیها) علاوه بر زیارت اهل قبور، در صدد این بود که یاد شهدای احد و رشادت های آنان و در این میان شجاعت ها و رشادت های بی نظیر امام علی(علیه السلام) و فراریان جنگ احد را در خاطر مردم زنده کند. و به نوعی به مردم بفهماند که، کسانی که شما با آنها بیعت کرده اید و از آنها تعبیر به خلیفه حضرت رسول اکرم(ص) می کنید، همان کسانی هستند که در جنگ احد پا به فرار گذاشتند و از جنگ گریختند. و در مقابل این همسرم علی(علیه السلام) بود که یک تنه از جان رسول اکرم(ص) محافظت کرد تا جایی که ملائک از جانبازی و حمایت او به وجد آمده و جمله «لا فَتى اِلاّ عَلِىّ(ع) لا سَيفَ اِلاّ ذُوالفَقار» را سر دادند. حتی حضرت(سلام الله علیها) پیشتر در خطبه فدکیه خطاب به مهاجر و انصار فرموده بود که؛ 📋《کُلَّما اَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ اَطْفَأَهَا اللَّهُ، اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّیْطانِ، اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ، قَذَفَ اَخاهُ فی لَهَواتِها، فَلا یَنْکَفِی‏ءُ حَتَّى یَطَأَ جِناحَها بِأَخْمَصِهِ، وَ یَخْمِدَ لَهَبَها بِسَیْفِهِ...وَ اَنْتُمَ فی رَفاهِیَّةٍ مِنَ الْعَیْشِ، و ادِعُونَ فاکِهُونَ آمِنُونَ، تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوائِرَ، وَ تَتَوَکَّفُونَ الْاَخْبارَ، وَ تَنْکُصُونَ عِنْدَ النِّزالِ، وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتالِ》 ♦️هرگاه آتش جنگ برافروختند خداوند خاموشش نموده، یا هر هنگام که شیطان سر برآورد یا اژدهائى از مشرکین دهان بازکرد، پیامبر(ص) برادرش را در کام آن افکند، و او تا زمانى که سرآنان را به زمین نمى‌‏کوفت و آتش آنها را به آب شمشیرش خاموش نمى‌‏کرد، باز نمى‏‌گشت. و این در حالى بود که شما در آسایش زندگى مى‏‌کردید، در مهد امن متنعّم بودید، و در انتظار بسر مى‌‏بردید تا ناراحتى‌‏ها ما را در بر گیرد، و گوش به زنگ اخبار بودید، و هنگام کارزار عقبگرد مى‌‏کردید، و به هنگام نبرد فرار می نمودید.(۲) 👤زيد بن وهب می گويد : به عبدالله بن مسعود گفتم : آيا، به جز علی(علیه السلام) و ابودجانه و سهل بن حنيف، همه در جنگ احد فرار كردند؟ گفت : همه فرار كردند به جز علی بن ابی طالب(علیه السلام).(۳) بزرگان محقّقين و اعلام اهل سيره و تاريخ و حديث از اهل سنّت تصريح كرده اند كه در جنگ احد، در شرايطى كه مشركين بعد از شكست ابتدائى، برگشتند و قصد قتل رسول خدا(ص) و انهدام قواى مسلمين را داشتند، ابوبكر و عمر نيز چونان ديگران، آن سرور را در درياى دشمن رها كرده و تنها گذاشته و براى حفظ جان خودشان پا به فرار گذاشتند. و ابن عباس نقل می کند که در جنگ احد، تنها كسى كه در آن جنگ با رسول خدا(ص) ماند و استقامت كرد، علىّ بن ابيطالب(علیه السلام) بود، و همه پا به فرار گذاشتند.(۴) و اینکه چرا حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بر مزار حمزه سیدالشهداء(علیه السلام) گریه می کردند، شاید دلیلش این بوده است که در این لحظات سرنوشت ساز جای خالی افرادی چون حمزه را احساس می کردند. تاجایی که بعدها امام علی(علیه السلام) بر فراز منبر فرمود: 📋《أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَجَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَى مَا وَصَلاَ إِلَیْهِ وَ لَو كانا شَاهِدَيهِما لاتَبَقا نَفسَيهِما وَ أَمَّا حَمْزَهُ فَقُتِلَ یَوْمَ أُحُدٍ وَأَمَّا جَعْفَرٌ فَقُتِلَ یَوْمَ مُوتَهَ》 ♦️آگاه باشید! سوگند به خدا! اگر حمزه و جعفر(ع) زنده وحاضر بودند، آن دو نفر(ابوبکر بن ابی قحافه و عمر بن خطاب) به مقام خلافت كه رسيدند، نمى رسيدند، و اگر حمزه و جعفر بودند، شاهد و ناظر بودند، که آن دو نفر، جان سالمى از ميان بيرون نمى بردند و خود را به هلاكت مى انداختند. ولی حمزه در نبرد احد کشته شده بود و جعفر در نبرد موته! و من بودم و دو عامی تندخوی بدبخت ناتوان و خوار؛ یعنی عباس و عقیل که تازه از کفر به اسلام روی آورده بودند. مردم مرا ناخوش داشتند و رها کردند.(۵) 📚منابع : ۱)الکافی شیخ کلینی، ج‏۳، ص۲۲۸ ۲)الاحتجاج مرحوم طبرسی، ج۱، ص۱۰۷ ۳)كنز العمّال متقی هندی، ج۱۰، ص۴۲۵ ۴)المستدرك علی الصحیحین نیشابوری، ج۳، ص۱۱۱ ۵)کتاب سلیم بن قیس، ج۱، ص۱۶۰ @talebieh_tabriz