✅نامش حجاج بن یوسف بن حکم از قبیله ثقفی از اهالی طائف بود.
مورخان تاریخ تولد شومش را در سال ۴۲ هجری نوشته اند.
پدرش یوسف از رجال سرشناس و اهل علم و فضل در قبیله ثقیف بود.
مورخین علت ورود حجاج به عرصه حکومت را آشنایی پدرش یوسف با مروان که در طائف تبعید بوده است، می دانند.
1⃣حجاج در عصر مروان بن حکم :
نخستین باری که نام حجاج و پدرش در قضایای سیاسی دیده میشود، مربوط است به آغاز فعالیتهای مروان بن حکم برای تصدی خلافت که آنها در همان دوره مروان با او به شام رفتند.(۱)
نخستین جایی که او به عنوان والی به آنجا رفت، شهر کوچکی به نام تباله، در حجاز بود که بعدها منصرف شد و بعد از آن حجاج رئیس شرطه عبدالملک بود و عبدالملک نیز از دلیری و اقدام او خوشش آمد.
2⃣حجاج در عصر عبدالملک بن مروان :
حجاج در سپاه عبدالملک در جنگ بر علیه مصعب بن زبیر شرکت داشت.
وقتی عبدالملک بن مروان در سال ۷۰ هجری مصعب بن زبیر را در کوفه کشت،
مردم را برای بیرون رفتن به جنگ عبدالله بن زبیر فراخواند، پس حجاج بن یوسف ثقفی به عنوان فرمانده سپاه انتخاب شد.(۲)
حجاج در سال ۷۲ هجری به سوی مکه لشکر کشید.
عبدالملک یک عهدنامه امان برای ابن زبیر هم نوشت و به حجاج داد که اگر تسلیم شد به او امان بدهد همچنین اتباع او همه در امان و آسوده باشند واگر اطاعت نکرد با او بجنگد.
سپاه حجاج بعد از یک ماه توقف در طائف، با کسب اجازه از عبدالملک، در ایام حج، به مکه حمله کرد و بر بالای کوه ابو قبیس منجنیق نصب کرد، و شهر مکه را به منجنیق بست و کعبه را آتش زد و منهدم ساخت و با گستاخی تمام حتی از ریختن کثافات نیز بر روی خانه خدا خودداری نکرد.
کار به جایی رسید که یاران ابن زبیر از اطراف وی پراکنده شدند و بیشتر مردم مکه نزد حجاج رفته و از وی امان خواستند.
و نهایتا در اوائل سال ۷۳ هجری با آخرین مقاومت ابن زبیر و یاران باقیماندهاش مکه سقوط کرد و عبدالله بن زبیر کشته شد.(۳)
مهمترین فردی که نقش اساسی در تحکیم بنای خلافت بنی امیه داشت حجاج بود و تمام همتش و حیاتش را وقف خاندان اموی کرده بود.
از جمله اعتقادات حجاج این بود که او خلیفه وقت را بالاتر از رسول اکرم(ص) میدانست.
او اولین کسی بود که پا را فراتر نهاده و از عبدالملک به عنوان «خلیفة الله» نام برد.
حجاج کسی بود که عبدالملک در مورد او به پسرش گفت :
حجاج بود که ما را بر منبر خلافت قرار داد.(۴)
حجاج در سال ۷۵ هجری از طرف عبدالملک به جای بشر بن مروان بر مسند ولایت عراق(کوفه و بصره) گمارده شد.
حجاج مردی خونخوار بود که در سال ۷۵ هجری به مدت بیست سال بر مسند کوفه نشست.
که در این ایام، پیرمرد و بچه و بزرگ و کوچک را به اتهام فقط شیعه بودن میکشت.
او نسبت به اهل بیت(ع) عصمت و طهارت بغض و کینه ای عجیب داشت.
از بزرگان شیعه و یاران امام علی(ع)، سعید بن جبیر و کمیل بن زیاد و رشید هجری و قنبر غلام امام(ع) توسط حجاج به شهادت رسیدند.
حجاج شیعیان را مجبور میکرد تا به امام علی(ع) ناسزا بگویند و هر کسی امتناع می کرد، گردنش را می زد.(۵)
و به نقل ابن ابی الحدید معتزلی؛
حجاج شیعیان را میکشت و به کوچکترین ظن و تهمتی بازداشت میکرد. به حدی که درباره مردی گفته میشد زندیق یا کافر است، بهتر بود از اینکه او را شیعه علی(ع) معرفی کنند.(۶)
در تاریخ به خونریزی و ستمگری مشهور است و در کشتن مخالفان چنان زیاده روی کرد که حتی عبدالملک بن مروان نیز این میزان خون ریزی را نمی پسندید.
و طبق نقلی؛ در حکومت خود بر عراق بیش از صد و بیست هزار نفر را کشت.
خود حجاج اعتراف کرده بود که صد هزار کس را بیگناه کشته که فقط گناه آنها این بود که گواهی میدادند یزید میگسار بوده است.(۷)
او در ایام حج، کعبه را به منجنیق بست و آن را به آتش کشید.(۸)
در دوران حکومتش، اولین زندان مختلط را ایجاد کرد و بیش از پنجاه هزار مرد و زن، در زندانهای او به صورت مختلط به سر میبردند.
حجاج شخصی سفاک بود که طی بیست سال فرمانروایی خود، غیر از کسانی که در جنگها کشت، دوازده هزار نفر را بعد از دستگیری زیر شکنجه به قتل رساند.
وی زنان و مردان را یکجا و مختلط، در زندانهای بیسقف حبس میکرد؛ بهطوریکه از گرمای تابستان و سرمای زمستان در امان نبودند.
با مرگ حجاج، مردم عراق و ایران به ویژه شیعیان و سادات نفس راحتی کشیدند و یکی از بزرگترین ظالمان دوران با هلاکتش، شادی را به دل بسیاری از مردم هدیه کرد.(۹)
📚منابع:
۱)الکامل ابن اثیر، ج۴، ص۳۴۹
۲)تاریخ دمشق ابن عساکر، ج۱۲، ص۱۹۴
۳)فتوح البلدان بلاذری، ج۱، ص۵۴
۴)البدء و التاریخ مقدسی، ج۶، ص۲۸
۵)التنبیه و الاشراف مسعودی، ج۱، ص۲۷۴
۶)شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد، ج۱۱، ص۴۴
۷)الکامل ابن اثیر، ج۱۳، ص۱۹۳
۸)فتوح البلدان بلاذری، ج۱، ص۵۴
۹)وفیات الاعیان ابن خلکان، ج۷، ص۱۰۶
@TarikhEslam
@talebieh_tabriz