✅جنگ احد از غزوههای مشهور حضرت رسول اکرم(ص) با مشرکان مکه می باشد.
این غزوه در سال سوم هجری در کنار کوه اُحُد به وقوع پیوست.
قریشیان پس از شکست در غزوه بدر و به خونخواهی کشتگان بدر، آماده نبردی دیگر به فرماندهی ابوسفیان، با رسول اکرم(ص) و مسلمانان شدند.
مشرکان با لشکری که شمار آن را سه هزار نفر گفتهاند، به سوی مدینه حرکت کردند.
نقشه رسول اکرم(ص) و بزرگان مهاجران و انصار برای رویارویی با حمله قریش آن بود که از مدینه خارج نشوند و همان جا دفاع کنند، ولی جوانان وحمزه عموی پیامبر(ص)، خواهان جنگ در بیرون مدینه بودند که سرانجام پیامبر اکرم(ص) تصمیم گرفت برای جنگ از شهر خارج شود.
رسول اکرم(ص) نیز با لشکر هزار نفری مسلمانان از مدینه بیرون شد.
سرانجام در هفتم شوال دو سپاه باهم رو در رو شدند.
رسول اکرم(ص) لشکر را مرتب کرد و کوه احد را پشت سر نهاد و عدهای تیرانداز به فرماندهی عبدالله بن جبیر بر کوه عینین که سمت چپ احد بود گماشت و مشرکان نیز صف آراستند و بر سمت راست خالد بن ولید و بر سمت چپ عکرمه پسر ابوجهل فرماندهی داشت.
رسول اکرم(ص) پیش از آغاز جنگ خطبه ای خواند و به تیراندازان تأکید کرد تا مراقب پشت سر مسلمانان باشند و هیچگاه موضع خود را ترک نکنند.
نتیجه اولیه این جنگ، شکست مشرکان بود.
آغاز پیکار، یکی از جنگجویان مشرکان به نام طلحة بن ابی طلحه مبارز طلبید و امام علی(ع) به کارزار او رفت و سر انجام به خاکش افکند، مسلمانان شادمان از نخستین پیروزی، تکبیر گویان یکباره به صف مشرکان حمله بردند و مسلمانان به سرعت غالب آمدند و مشرکان فرار کردند.
اما گروهی از تیراندازان که رسول اکرم(ص) آنان را به فرماندهی عبدالله بن جبیر بر کوه عینین در سمت چپ کوه احد قرار داده بود، به گمان پیروزی، کوه را ترک کردند و مشرکان نیز با عبور از همین منطقه، از پشت به مسلمانان حمله کردند و آنان را شکست دادند.
شیخ مفید از ابن مسعود نقل می کند :
پریشانی مسلمین به جایی رسید که همگی گریختند و جز علی بن ابی طالب، کسی با رسول خدا(ص) باقی نماند.
سپس چند نفر، از جمله :
پیش از همه عاصم بن ثابت و ابودجانه و سهل بن حنیفبه رسول خدا(ص) پیوستند.
در این جنگ، خسارت سنگینی به مسلمانان رسید؛ از جمله شهادت حدود هفتاد نفر از مسلمانان، شهادت حضرت حمزة بن عبدالمطلب و مُثلهشدن او، جراحت بر صورت رسول اکرم(ص) و شکستن دندان ایشان!
این واقعه در آیات ۱۲۱ تا ۱۲۹ سوره آل عمران اشاره شده است.
📚منابع :
۱)المغازی واقدی، ج۱، ص۲۰۷
۲)تاریخ طبری، ج۲، ص۵۰۰