بسم الله الرحمن الرحیم.
النحو الوافی
ادامه ی زیاده و تفصیل،صفحه 46.
چهار حالت فعل ماضی.
1.معنا آن در زمان گذشته باشد اما اگر قد بر ماضی مقدم بشود دلالت دارد بر اینکه این گذشته شدن در ماضی،نزدیک به حال است.
مثلا،قد ذهب زید یعنی زید تازه رفته
و اگر قبل از ماضی ما نافیه بیاید دلالت دارد بر اینکه تازه این اتفاق نیفتاده مثلا ما ذهب زید دلالت دارد بر اینکه زید تازه نرفته است.
2.معنای آن در زمان حال باشد یعنی معنای آن در وقت کلام باشد.
مانند الفاظ عقود و ایقاء مثل بعت و مثل افعال شروع طفق و شرع
3.معنای آن در زمان آینده باشد یعنی معنای آن بعد از کلام باشد.
حالت چهارم،معنایی داشته باشد که بدون قرینه صلاحیت داشته باشد بر ماضی و مضارع دلالت کند.
##
#توجه###
در موارد زیر لفط ماضی دلالت بر آینده دارد.
1.معنای آن طلب باشد،یا متضمن طلب باشد
مثل ساعدک الله یا عزمت علیک الا سافرت.
2.متضمن وعده ای باشد مثل اینکه در اول کتاب بگویی،شرحت لک کل الابواب
3.متضمن امیدی باشد،مثل عسی و اخواتها از افعال رجاء
4.جواب قسم باشد مثل والله لا زرت الخائن
5.فعل شرط یا جواب شرط باشد
ان ضربت ضربت.
توجه 2.در موارد زیر فعل ماضی صلاحیت دلالت دارد که بر حال و آینده دلالت کند.
1.بعد از همزه تسویه
2.بعد ادات تخصیص
3.بعد از کلما
4.بعد از حیث
5.بعد از اسم موصول
6.بعد از نکره عامه
نکته گاهی از فعل ماضی تمام زمانها اراده میشود.
مثل کان الله غفورا رحیما.
@talcheslkotob