راه‌نماى خداشناسى 🟢 حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ اَلْهَمَدَانِيُّ رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ زِيَادِ بْنِ اَلْمُنْذِرِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ اَلْبَاقِرِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ رَجُلاً قَامَ إِلَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ بِمَا ذَا عَرَفْتَ رَبَّكَ قَالَ بِفَسْخِ اَلْعَزْمِ وَ نَقْضِ اَلْهَمِّ لَمَّا هَمَمْتُ فَحِيلَ بَيْنِي وَ بَيْنَ هَمِّي وَ عَزَمْتُ فَخَالَفَ اَلْقَضَاءُ عَزْمِي عَلِمْتُ أَنَّ اَلْمُدَبِّرَ غَيْرِي قَالَ فَبِمَا ذَا شَكَرْتَ نَعْمَاءَهُ قَالَ نَظَرْتُ إِلَى بَلاَءٍ قَدْ صَرَفَهُ عَنِّي وَ أَبْلَى بِهِ غَيْرِي فَعَلِمْتُ أَنَّهُ قَدْ أَنْعَمَ عَلَيَّ فَشَكَرْتُهُ قَالَ فَلِمَا ذَا أَحْبَبْتَ لِقَاءَهُ قَالَ لَمَّا رَأَيْتُهُ قَدِ اِخْتَارَ لِي دِينَ مَلاَئِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ أَنْبِيَائِهِ عَلِمْتُ أَنَّ اَلَّذِي أَكْرَمَنِي بِهَذَا لَيْسَ يَنْسَانِي فَأَحْبَبْتُ لِقَاءَهُ 🔻زياد بن منذر از امام باقر عليه‌السّلام از پدرش،از جدّ بزرگوارش عليهم‌السّلام نقل مى‌كند: مردى در محضر اميرالمؤمنين عليه‌السّلام برخاست و عرض كرد: «اى امير مؤمنان! پروردگارت را با چه چيزى شناختى‌؟» ⬅️ فرمود: با بهم خوردن تصميم‌ها و شكسته شدن همّ و نيت پروردگار را شناختم، هنگامی که قصد و نيت كردم اما میان من و قصدم مانعی پدیدار شد و تصميم بر چيزى گرفتم اما قضا( و قدر) با تصمیم من مخالف کرد. (پس) دانستم كه تدبيركننده، (کسی)غير از من است. 🔻راوی عرض کرد: «پس نعمت‌هاى او را به چه چيزى( و چگونه) شكر كردى‌؟» ⬅️ فرمود: نگريستم به بلا که آن را از من برگردانده و ديگرى را بِدان، آزموده (و دچار ساخته است)، پس دانستم كه به من نعمت داده است. به همین خاطر، او را شکر کردم 🔻راوی عرض كرد: «براى چه دوستدار دیدارش شدی؟» ⬅️ فرمود: «چون او را ديدم كه دين فرشتگان، فرستادگان و پيامبران خود را برایم برگزيده، (پس) دانستم آن كسى كه مرا به اين برگزيدگى اكرام فرموده و گرامی داشته، مرا فراموش نمى‌كند، بنابراین دوستدار ديدارش گشتم 📚التوحيد ج ۱، ص ۲۸۸ https://eitaa.com/tamassok_maaref