حق داریدتمام رشته هایتان پنبه شده؟! 😃😃😃😃😃😃😃😃 اخیرا فردی به نام محمد مبین در راستای عقده گشائی برضد کاندیداهای مومن، که هروز ورشکسته گان به دنبال مستمسکی هستند، این بار با تفسیر به رای مطالب رهبری و فراموش کردن صدها توبیخ و مطالبه رهبری از مجلس و دولت، شروع به حمله به سردار جبهه ی فرهنگی و امنیتی، مجتبی ذوالنوری کرد و نوشت: ✍️ سید محمد مبین- خبرگزاری برنا ♦️«آنها که می گویند دولت باید برکنار شود در نقشه دشمن نقش آفرین هستند. دولت باید سرکار بماند و با قدرت، وظایف خود را در حل مشکلات انجام دهد.» اینها جملات رهبر معظم انقلاب است که روز دوشنبه، 22 مردادماه 1397 در دیدار هزاران نفر از مردم استان‌های مختلف بیان کردند و رسما همه را به حمایت از دولت فراخواندند. ♦️حالا یک سال و چند ماه پس از این سخنان رهبری، مجتبی ذوالنور، عضو تندرو مجلس شورای اسلامی، مدعی شده وظیفه دارد حسن روحانی را زمین بزند. اینکه چه کسی این وظیفه را بر عهده او گذاشته مشخص نیست اما اینکه در بیان صریح رهبری این اقدام، به "نقش آفرینی در نقشه دشمن" تعبیر شده کاملا واضح است و نیاز به تفسیر و تحلیل ندارد. ♦️انتظار از شورای نگهبان برخورد یکسان با کاندیداهاست و طبق قانون آقای ذوالنور با بیان صریحی که در مورد زمین زدن رئیس جمهور داشته باید طبق این دو بند قانون انتخابات، رد صلاحیت شود و اصولگرایان هم به فکر یک کاندیدای دیگر از شهر قم باشند. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 اما چرا رشته شان پنبه شده: دولت غرب زده ی غرب پرست ور شکسته به چنان نکبتی و تعفّنی مبتلا شده که هرکس از دوستان قدیمیش دنبال اعلان برائت از او هست و آخرین نفرشان، رفیق شفیق هاشمی و خاتمی بود همان آقای دعائی سردبیر روزنامه اطلاعات . علاوه رئیس مجلس یا همان پیوند زننده تدابیر از هم گسسته دولت، جناب علی اردیشر رفسنجانی لاریجانی، با دست رد موثرین شهر مقدس قم مواجه شد . ازاین روح حامیان روحانی خودشان را به درب و به دیوار می کوبند و یکی از چندین نفر ورشکسته،از همه جا رانده و از همه جا مانده، همین آقای مبین می باشد، لذا: امیدواریم نویسنده مقاله متقاضی حذف برادر ذوالنور؛ جاهل به ابتدائیات وظیفه نمایندگی باشد و خبر از خبط و خطاهای این روزهای حسن فریدون(روحانی) نداشته باشد خطائی که مریدترین مرید ایشان یعنی آقای دعائی، سردبیر روزنامه اطلاعات هم به اعلا صوت اعلان کرد روحانی خطا کردید،و الا: یا اجیر به مزد است هرچنه با چندین واسطه و فریب خوردن. یا مصداق خالَف تُعرف است، یعنی مخالفت می کند تا شهرت یابد، تا ویزای ورود به جمع اصلاح طلبها را بگیرد. یا بالاتر، می خواهد ویزای ورود به آنطرف آب را بگیرد. یا پالس می دهد تا از این پس، در ازای خدماتش، پول و مقام بگیرد