تهدمت والله ارکان الهدی... صدایی در گوش زمین و زمان می‌پیچد که در هماره تاریخ ماندگار می‌شود. صدایی میان آسمان و زمین فریاد می‌زند که؛ ارکان هدایت در هم شکست! «تهدمت والله ارکان الهدی و انطمست اعلام التقی و انفصمت العروة الوثقی» علی علیه‌السلام نماز را چونان روزهای دیگر، به افق حضور خوانده و سر نماز بوده که ضربت شمشیر مرادی به نیابت از همه طواغیت، انتقام از عدل مجسم الهی گرفته و بر فرقش فرود آمده و مرادی به نیشخند می‌خندد و می‌گوید: آن چنان شمشیرم را زهرآگین کردم که چون ضربتی بر اهل عالم می‌زدم همه از بین می‌رفتند! محاسن سپید علی علیه‌السلام با لخته‌های خون فرق سرش خضاب شده... همان بشارتی که داده بود که؛ خضاب نمی‌کنم مو و محاسنم را مگر به خون فرق سرم! وقتی از پیامبر صلی الله علیه و آله افضل اعمال شهرالله را پرسید و حضرت پاسخ داد، گریست! و آنگاه که علی علیه‌السلام علت گریه حضرت را جویا شد، ایشان فرمودند: می‌بینم که در این ماه اشقی الاولین و الاخرین محاسنت را با خون سرت خضاب می‌کند. و علی علیه‌السلام تنها یک سوال پرسید و بس! آیا در آن موقع دین من سالم است؟ و چون رسول الله بشارت داد دینت سالم خواهد بود، خوشحال شد و عرض کرد : فاذا لا ابالی. السلام علیک یا