. داداش سومی هم جدا شد و پیش داداش دومیه نموند😂🤦‍♂، عجب همبستگی‌ ای دارن این سه برادر😬 خلاصه داداش سومیه راه افتاد و شب چون جا نداشت زیر یه درختی🌳خوابید... صبح که بیدار شد از دور دید داداش دومیه خونش رو تکمیل کرده🪵🏠 راه افتاد و نزدیک چشمه‌ی آبی شروع به کار کردن کرد... ⛏🏗🔩⛓ رفت سه چهارتا دوره‌ی مهندسی ساختمان🏗 بصورت مجازی دید😂و سه ماه تابستون رو کار کرد تا بلاخره تونست یه ساختمان 🏢 مهندسی شده بسازه... .