💓تنها مسیری های کردستان
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه 🌹#حکمت_شماره_105 إِنَّ اللهَ افْتَرَضَ عَلَيْکُمْ فَرَائِضَ، فَلاَ تُضَيّ
شرح و تفسير وظيفه ما امام(عليه السلام) در اين گفتار حکيمانه خود وظايف ما را در چهار بخش خلاصه کرده و تکليف ما را در هر بخشى روشن ساخته است: نخست مى فرمايد: «خداوند فرايضى را بر شما واجب کرده، آنها را ضايع نکنيد»; (إِنَّ اللَّهَ افْتَرَضَ عَلَيْکُمْ فَرَائِضَ، فَلاَ تُضَيِّعُوهَا). اشاره است به واجباتى همچون نماز و روزه و حج و جهاد و زکات و امثال آن که هر يک داراى مصالح مهمى است و بايد آنها را کاملاً حفظ کرد و منظور از تضييع کردن شايد ترک نمودن باشد يا ناقص انجام دادن، همان گونه که در حديثى از امام باقر(عليه السلام) آمده است: «إِنَّ الصَّلاَةَ إِذَا ارْتَفَعَتْ فِي أَوَّلِ وَقْتِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَهِيَ بَيْضَاءُ مُشْرِقَةٌ تَقُولُ حَفِظْتَنِي حَفِظَکَ اللَّهُ وَإِذَا ارْتَفَعَتْ فِي غَيْرِ وَقْتِهَا بِغَيْرِ حُدُودِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَهِيَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ تَقُولُ ضَيَّعْتَنِي ضَيَّعَکَ اللَّهُ; نماز هنگامى که در اول وقت انجام شود به آسمان مى رود و سپس به سوى صاحبش باز مى گردد در حالى که روشن و درخشان است و به او مى گويد: من را محافظت کردى خدا تو را حفظ کند و هنگامى که در غير وقت و بدون رعايت دستوراتش انجام شود به سوى صاحبش بر مى گردد در حالى که سياه و ظلمانى و به او مى گويد: مرا ضايع کردى خدا تو را ضايع کند».(1) سپس در دومين دستور مى فرمايد: «خداوند حدود و مرزهايى براى شما تعيين کرده از آن فراتر نرويد»; (وَحَدَّ لَکُمْ حُدُوداً، فَلاَ تَعْتَدُوهَا). منظور از اين حدود براى نمونه سهامى است که در ارث تعيين شده و در قرآن مجيد نيز بعد از آن که بخشى از ميراث ها را بيان مى کند مى فرمايد: (تِلْکَ حُدُودُ اللّه)(2) و در آيه بعد کسانى که از اين حدود تعدى کنند تهديد به خلود در آتش دوزخ شده اند، همچنين در مورد وظيفه زوج و زوجه به هنگام طلاق تعبير به حدود الله شده است،(3) بنابراين حدود، اشاره به شرايط و کيفيت ها و برنامه هاى خاصى است که براى حقوق انسان ها در کتاب و سنت آمده که اگر از آنها تجاوز شود يا حقى پايمال مى گردد و يا به ناحق کسى صاحب اموالى مى شود. آن گاه در سومين دستور مى فرمايد: «خداوند شما را از امورى نهى کرده است حرمت آنها را نگاه داريد»; (وَنَهَاکُمْ عَنْ أَشْيَاءَ، فَلاَ تَنْتَهِکُوهَا). روشن است که اين قسمت اشاره به معاصى کبيره و صغيره است که در کتاب و سنت وارد شده و عمومشان به دليل مفاسدى که در آنها براى دين و دنياى مردم هست تحريم شده است. «تَنْتَهِکُوها» از ماده «نَهْک» (بر وزن محو) به معناى هتک حرمت و پرده درى است گويى خداوند ميان انسان ها و آن گناهان پرده اى کشيده است تا در حريم آن وارد نشوند و به آن نيديشند; ولى معصيت کاران پرده ها را مى درند و به سراغ آن گناهان مى روند. در چهارمين جمله مى فرمايد: «خداوند از امورى ساکت شده نه به علّت فراموش کارى (بلکه به جهت مصالحى که در سکوت نسبت به آنها بوده است) بنابراين خود را در مورد آنها به زحمت نيفکنيد (و با سؤال و پرسش درباره آنها بار تکليف خود را سنگين نگردانيد)»; (وَسَکَتَ لَکُمْ عَنْ أَشْيَاءَ وَلَمْ يَدَعْهَا نِسْيَاناً، فَلاَ تَتَکَلَّفُوهَا). اين سخن برگرفته از قرآن مجيد است آيه 101 سوره «مائده» است: «(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ وَإِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَکُمْ عَفَا اللّهُ عَنْها وَاللّهُ غَفُورٌ حَليمٌ); اى کسانى که ايمان آورده ايد از چيزهايى سؤال نکنيد که اگر براى شما آشکار شود شما را ناراحت مى کند ولى اگر به هنگام نزول قرآن از آنها سؤال کنيد براى شما آشکار خواهد شد. خداوند آنها را بخشيده (و ناديده گرفته است شما اصرار بر افشاى آن نداشته باشيد) خداوند آمرزنده و داراى حلم است». همان گونه که در شأن نزول آيه فوق آمده هنگامى که دستور پروردگار درباره حج نازل شد مردى به نام «عکاشه» يا «سراقه» عرض کرد: اى رسول خدا! آيا دستور حج براى هر سال است يا يک سال؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله) به سؤال او پاسخ نگفت ولى او دو يا سه بار سؤال خود را تکرار کرد. پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: واى بر تو چرا اين همه اصرار مى کنى؟ اگر در جواب تو بگويم: آرى، حج در همه سال بر شما واجب مى شود و فوق العاده به زحمت مى افتيد و اگر مخالفت کنيد گناهکار خواهيد بود، بنابراين تا وقتى چيزى را نگفته ام بر آن اصرار نورزيد... سپس افزود: «إذا أمْرُتُکُمْ بِشَىْء فَأتُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ; هنگامى که شما را به چيزى دستور دادم به اندازه توانايى خود آن را انجام دهيد».(4)