شرح و تفسير : گفتوگوى امام(عليه السلام) با ارواح مردگان ج-۱۳
اين سخن را امام(عليه السلام) زمانى بيان فرمود که از ميدان (پرغوغا و مملو از تأسف) صفين باز گشته و به کنار قبرستانى که پشت دروازه کوفه بود رسيده بود: (وَقَدْ رَجَعَ مِنْ صِفِّينَ فَأَشْرَفَ عَلَى الْقُبُورِ بِظَاهِرِ الْکُوفَةِ).
امام(عليه السلام) اموات آن گورستان را با پنج خطاب تکان دهنده بيدارگر مخاطب ساخت فرمود: «اى ساکنان خانه هاى وحشتناک و سرزمين هاى خالى و قبرهاى تاريک! اى خاک نشينان! اى غريبان! اى تنهايان! و اى وحشت زدگان!»; (يَا أَهْلَ الدِّيَارِ الْمُوحِشَةِ، وَالْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ، وَالْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ، يَا أَهْلَ التُّرْبَةِ، يَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ، يَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ، يَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ).
امام(عليه السلام) در واقع با اين تعبيرات نشان داد که هر انسانى سرانجام در اين دنيا به چه سرنوشتى دچار مى شود; امروز در ميان دوستان و عزيزان در خانه هاى زيبا و مرفه زندگى مى کند، جمع آنها جمع و اسباب نشاطشان فراهم است، مى گويند و مى خندند و از باده غرور سرمستند; ولى فردا جايگاهشان گورستان وحشتناک و قبرهاى تاريک در وحدت و تنهايى خواهد بود. شادى ها و خوشى ها پايان مى گيرد و لذات، خاتمه مى يابد، جمعشان به پراکندگى مى کشد و دوستى ها به فراموشى سپرده مى شود.
هنگامى که امام(عليه السلام) با اين خطاب هاى پنج گانه تکان دهنده دل هاى همراهان خود را که ناظر اين صحنه بودند براى پذيرش حق آماده تر ساخت، خطاب به ارواح گذشتگانِ آن قبرستان فرمود: «شما در اين راه پيشگام ما بوديد و ما نيز به دنبال شما خواهيم آمد»; (أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ، وَنَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ لاَحِقٌ).
«فَرَط» به کسى مى گويند که پيشاپيش قافله مى رود و طناب ها و دلوها را براى کشيدن آب از نهر آماده مى سازد. سپس به هر کسى که در چيزى پيشگام مى شود اطلاق شده است.
اشاره به اين که قانون مرگ استثناپذير نيست; انسان ها مانند اهل قافله اى بزرگند که گروهى پيشاپيش قافله، گروهى در وسط و گروهى به دنبال قافله حرکت مى کنند. اين قافله به سوى ديار فنا يا به تعبير ديگر عالم بقا مى شتابد و همه سرانجام به آن مى رسند، هيچ گونه استثنايى ندارد. تفاوت در زمان بندى هاست و اگر انسان به اين حقيقت توجه کند به يقين نسبت به اعمال خود مراقبت بيشترى خواهد کرد.
آن گاه امام(عليه السلام) اخبار عالم دنيا را در سه جمله خلاصه کرده از آنها اخبار عالم آخرت را پرسش مى کند و مى فرمايد: «اما خانه هايتان را ديگران ساکن شدند، همسرانتان (اگر جوان بودند) به نکاح ديگران درآمدند و اموالتان (در ميان ورثه) تقسيم شد. اينها خبرهايى است که نزد ماست، نزد شما چه خبر؟»; (أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُکِنَتْ، وَأَمَّا الاَْزْوَاجُ فَقَدْ نُکِحَتْ، وَأَمَّا الاَْمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ، هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا، فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَکُمْ؟).
«سپس امام(عليه السلام) رو به سوى اصحاب و ياران کرد و فرمود: آگاه باشيد اگر به آنها اجازه سخن گفتن داده مى شد به شما خبر مى دادند که بهترين زاد و توشه (براى سفر آخرت) تقوا و پرهيزگارى است»; (ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِي الْکَلاَمِ لاََخْبَرُوکُمْ (أَنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى)).
در واقع امام(عليه السلام) انگشت روى مهم ترين مسائل زندگى انسان ها گذاشته که براى بدست آوردن آن تلاش مى کنند; خانه هاى مرفه، همسران خوب و اموال فراوان. همان چيزى که در آيه 14 سوره آل عمران آمده است که مى فرمايد: «(زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالاَْنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَـآبِ); محبّت امور مادى، از (قبيل) زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسب هاى ممتاز و چهارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است; (تا در پرتو آن، آزمايش و تربيت شوند; ولى) اينها وسايل گذران زندگى دنياست (و هدف نهايى نمى باشد)، سرانجامِ نيک (و زندگى والا و جاويدان) نزد خداست».
گاه مى شود فردى در همه عمرش تلاش مى کند و سرانجام رنج وى در خانه اى مجلل خلاصه مى شود و چقدر براى او دردناک است که آن را رها کند و کسانى که هيچ زحمتى براى آن نکشيدند در آن ساکن شوند و گاه محصول همه عمرش در مقدارى از مال و ثروت خلاصه مى شود و بعضى نيز سال ها تلاش مى کنند همسر زيبايى پيدا کنند; ولى چيزى نمى گذرد بايد همه را
رها کرده و راهى ديار اموات شوند و طومار زندگى آنها در هم پيچيده
خواهد شد.