پسر سه ساله ام ،یاسین هر دفعه که نقاشی میکشید دو تا زن نقاشی میکرد یکی محجبه بود میپرسیدم این کیه میگفت توای مامان یکی هم زن موفرفری میکشید که تو فر موهاش رنگ آبی و سبز بکار می‌برد هر دفعه میپرسیدم این کیه میگف مامان شیطانه اولاش میخندیدم از نقاشی پسرم ذوق میکردم یه دفعه نقاشیشو آورد اون زن مو فرفری کنار یه مرد کشیده بود گفتم این مرده کیه گفت باباس با شیطان میخان برن جاییی نمیدونم اون نقاشی چی بود بهم ریختم اون روز ولی بعد روزمرگی به کلی فراموش کردم سه سال بعد که پسرم بزرگ شده بود داشتم اتاقش مرتب میکردم دفتر نقاشی اون موقع هاشو دیدم دفتر باز کردم تقریبا تو همه نقاشی‌اش اون زن موفرفری با هایلایت سبز و آبی بود صداش کردم پرسیدم یاسین این زن کیه بچگیات نقاشی میکردی گفت مامان .......https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc