🔸 فرهنگ واژگان دریای سرخ
یمن: [یَ] مُبارک برای همپیمانان و وحشتآفرین برای کشتیرانها. امپراطور دریاها/ در حال رقابت با امپراطور جومونگ در فتحالفتوحات.
یمنی: اهل یمن. کسی که جگرش سه کیلوگرم باشد. آنکه خنجر در جای کراوات نهد.
بابالمندب: پارکینگ اختصاصی و مادامالعُمرِ کَشتیهای اسرائیلی. برمودای یمنی با شعاعی نامحدود، حساس به کشتیهای قوم بنیاسرائیل.
ر.ک: کتابِ دَربی به سوی دوزخ برای آنان که نمیخواهند بفهمند.
کشتیِ گلکسیلیدر: (Leader) واژهای انگلیسی به معنای راهنما/ در اینجا به معنای رهبر و راهنمای سایر کشتیها به سمت فناشدگی میباشد. مکانی تفریحی برای حوثیها بعد از شکار در دریا.
🔺زهرا رضایی🔺
طنزیم|
@tanzym_ir