📖 لغتنامه پَهلَویه
فرار: حس کردن خستگی و احتیاج به استراحت.
چمدان: وسیلهی حمل طلا. گاوصندوق متحرک.
هویدا: ثابت نگهدارنده قیمت خودکار بیک. آنکه ارزشش از سگ شاه هم کمتر باشد.
کودتا: شاه برگردان. گفتمان کمی تا قسمتی خشن نیروهای آزادیخواهی چون شعبان بدون مخ و پری خیلی بلند با مردم آزادیخواهنما که با برگشت شاه از استراحت خاتمه یابد.
فَرَح: همسر اول که نه، دوم هم نه، همسر سوم محمدرضا پهلوی. شادی. آنچه که از دی ۵۶ دیگر برای فرح حاصل نشد.
خانه به دوش: لاکپشت. حلزون. محمدرضا پهلوی. آقا ماشالله
🔺فاطمه بوجار🔺
طنزیم|
@tanzym_ir