از پريروز تا پسفردا
محمدكاظم انبارلويي
1- اخيرا كتابي تحت عنوان «از پريروز تا پسفردا» به قلم آقاي جلال سبحاني به مناسبت روز جهاني فلسفه منتشر شده است. اين كتاب كندوكاوي در حيات فكري بهويژه تفكر و انديشه سياسي دكتر احمد فرديد است.
فرديد يكي از بزرگترين فيلسوفان معاصر كشورمان است كه انديشه فلسفي او بر شماري از روشنفكران و نخبگان و حتي مبارزان سياسي و نويسندگان معاصر سايه افكنده است.
جلال سبحاني دركتاب «از پريروز تا پسفردا» مينويسد «احمد فرديد به ولايت معصوم باور داشت و امام عصر (عج) را مأمور تأسيس اين ولايت از طرف خداوند ميشمرد. او انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامي را پيشدرآمد تحقق امت واحد جهان با رهبري امام عصر (عج) ميدانست.»
فرديد براي تاريخ، پنج مرحله قائل است؛ پريروز ، ديروز ، امروز ، فردا و پسفردا . او ميگويد : بحرانهاي عصر حاضر، بشر را براي تشكيل يك امت واحده آماده ميكند و آنهم موجب ورود بشر به عصر پسفردا شده و ظهور را به دنبال خواهد داشت.
فرديد انقلاب اسلامي را آغاز نسخ ادوار تاريخي ، طرد ولايت شيطاني ، زمينهساز ظهور ولايت علوي و مهدوي ميداند و نظام سياسي مبتني بر ولايت فقيه را بسترساز اين ظهور ميكند.
2- تمام تلاش غرب بهويژه آمريكا و انگليس با اخلال در حافظه تاريخي ملت ما بر اين امر متمركز شده كه ملت نفهمد پريروز كجا بوده، ديروز بر او چه گذشته است امروز در كجاي تاريخ ايستاده و فردا به كدامين وادي حيات تاريخي خود گام خواهد گذاشت و از همه مهمتر پسفرداي تاريخ به كجا رهسپار مي شود.
آثار قلمي زيادي توليد شده كه نگذارد ملت به اين ادراك برسد كه 100 سال پيش در مشروطه چه گذشت و تاريخ دوران پهلوي چگونه بود؟ ريشههاي انقلاب اسلامي با تكيه بر خودآگاهي ملي به رهبري مراجع بهويژه امام (ره) چگونه از پس حوادث پريروز و ديروز اينقدر محكم و پابرجا به اينجا رسيده است.
امروز تمام تلاش غرب آنهم پس از ترقهبازي در بيابانهاي اطراف مرزهاي ايران و خيابانهاي كشور اين است كه نگذارد مصلحان سياسي كه در اندازه عمل به رسالت انبيا و اولياي الهي در تاريخ ما ظاهر شدهاند پيام الهي آنها به گوش جهانيان وحتي به گوش نسل كنوني و نسل فرداي ايران برسد.
غرب ميخواهد ايران ديروز را سياه و تاريك و ايران فردا را بنبست و نااميدكننده تصوير كند. اين تصوير را بر امواجي از دروغ ، تحريف و جعل به جامعه ما حقنه كند. آنها امروز سرگرم يك جنگ جهاني رسانهاي براي تصويرسازي «ديو» از ايران اسلامي و «پري» ازغرب هستند.
غرب امروز ميخواهد ايران را با گروگان گرفتن ذهن ديروز و فرداي ايرانيان در پيچيدهترين عمليات جنگ رواني گرفتار كند. اما هرچه جلوتر مي رود خود بيشتر گرفتار ميشود.
3- غرب نيك ميداند ملت ايران سوار قطاري شده كه با «آگاهي» «آزادي» و «هوشمندي» از سراب روياي اروپايي و آمريكايي عبور كرده است.اين قطار با مسافرانش به سرعت به سوي يك رستاخيز روحي و معنوي و برپايي حكومت الهي در جهان پيش ميرود.
سونامي دروغ ،تهمت، جعل و تحريف كه آمريكا عليه ايران راه انداخته است مأموريت دارد، گذشته ، حال و آينده ايران را بيرحمانه شخم بزند و بذر خشونت ، بيرحمي ، اغتشاش و آشوبگري بكارد. همه اين تلاشها براي اين است قطار پيشرفت ملت ايران نتواند از گردنههاي صعبالعبور تاريخ معاصر به سلامت عبور كند.
4- تمركز شعارها و فشارها در فتنه اخير به سمت و سوي ولايت فقيه و مصداق آن ريشه در چنين رويكردي دارد.اين راهبرد يك كپيبرداري ناشيانه از راهبرد سياسي عمال اموي و عباسي پس از رحلت پيامبر اعظم (ص)است. امويان و عباسيان لعن ، نفرين و توهين به علي (ع) و خاندان وي را به صورت يك گفتمان سياسي مسلط توأم با خشونت و كشتار بيرحمانه و كشتار حداكثري پيش ميبردند، اما نتوانستند ياد پيامبر اعظم (ص)، علي (ع) و خاندان او را در تاريخ محو كنند.
انقلاب اسلامي از ميان هياهو و داد و فرياد گرد وخاك فضاي غبارآلود قرنها كه چنين حقيقتي را ميپوشاند سربرآورد و امروز چون خورشيدي فروزان همزمان در پنج قاره جهان نورافشاني ميكند.
دشمن امروز درايران بر چهره مردي خاك مي پاشد كه چهره او چون خورشيدي در جهان ميدرخشد و روز به روز انوار نوراني تفكر رهاييبخش او به اذهان پاك روشنفكران ، متفكران ، نخبگان و آزادگان جهان بيشتر راه پيدا ميكند.
5- غرب امروز همه ظرفيت خود را روي ميز گذاشته است تا سرزمين ايران را تجزيه و تكهتكه كند تا جلوي جغرافياي نفوذ آن را بگيرد.