۱.📝 مامان پرسید: «معلمتون نمره‌های ریاضی رو گفت؟» زهرا هم جواب داد: «آره مامان خیـــلی خـــوب شــدم.» بعـــد رفــتن دنبـــال علیرضـا و اون رو هم سوار کردن مــامــان از علیرضا هم پـــرسید: «تـو امتحان ریــاضیت رو چیکار کردی؟» علیرضـــا یـــکم اخــم کـــرد. زهرا با خودشیرینی گفت: «من که ۲۰شدم خیـلی راحـت بود حتمــاً علیرضــا بازم خراب کرده مامان.» مامان گفت: «آفـریــن دختـــر بــاهوشم! علیرضـــا تــو چند شدی؟»